انیمیشن My Love | شاهکار الکساندر پتروف
انیمیشن My Love شاهكارى از «الكساندر پتروف» كه قبلا نيز دو اثر شگفت انگيز ديگرش؛ The Old Man and The Sea (لینک تماشای انیمیشن پیرمرد و دریا) و The Mermaid را معرفى كرده‌ايم همچنین تكنیک و فرم جادويى آثارش را به اختصار به بحث گذاشته‌ايم. My Love اقتباسى‌ست از داستان عاشقانۀ كوتاهى به نويسندگى «ایوان سرگیویچ شملف» که سال ۲۰۰۸ موفق به دريافت اسكار بهترين انيميشن كوتاه شده‌است. داستان در روسيه قرن نوزدهم اتفاق مى‌افتد. اكساندر پتروف قصه‌اى از شور، عشق و شهوت جوانى به نام آنتوان و به موازات آن نمايشى از فرهنگ عامى روسيه را با مهارت مثال‌زدنى خود به تصوير مى‌كشد. آنتوان در دورۀ جديدِ زندگى خود سردرگم شده و پريشان در كشاكش عشقِ دو زن (زنى شهوت‌انگيز و دخترى خدمتكار به نام پاشا) افتاده‌است. او با هيجانِ دورۀ نوجوانىِ خود روبروست و با نزدیک شدن به هر یک از معشوقه‌هايش، تجربه‌هاى اساطيرى و شاعرانۀ جديدى را از سر مى‌گذراند! گاهى آن‌ها در نقش آفروديت (الهه عشق ، زيبايى و شهوت) و گاهى در نقش ميوز(خدایان اساطیری یونان هستند که وظیفۀ الهام بخشیدن ذوق و قریحهٔ شاعرانه را به شاعران و هنر مندان روی زمین دارند) بر او ظاهر مى‌شوند. آنتوان قهرمانی‌ست كه با هنجارهاى طبقاتى فرهنگِ خانواده و جامعه‌اش نيز روبروست و اين فشارها او را مجبور به تحمل درد و رنج فراق مى‌كند. پاشا رستگارى‌اش را در خدمت به صومعه جستجو مى‌كند و آنتوانِ جوان غرق شدن در خيال پردازى و شاعرانگى را تنها راه نجات مى‌داند.
بعد از معرفى انيميشن My Love و نوشتن یادداشت کوتاهی در مورد شخصيت اصلى داستان (آنتوان) حالا قصه را از نظرگاه پاشا(دختر خدمتكار) ارائه می‌دهيم، براى اين منظور از موزیک ویدیویی كه در همين راستا توسط Pelageya Sergeyevna Telegina هنرمند روس با نام Birdie اجرا شده استفاده كرده‌ايم.
ترجمه ترانه مرتبط با شخصيت پاشا، برگردان از انگليسى به فارسى :
در باغ سبز پرنده‌ای آواز می‌خواند، این پرنده لانه دارد، جوجه دارد.
این پرنده لانه دارد ، جوجه دارد ، ولى من یتیم هستم و کسی را ندارم.
من یتیم هستم و کسی را ندارم. شب‌ها گهواره را تکان می‌دهم و بعد از ظهر شیر گاو را می‌دوشم، شب‌ها گهواره را تکان می‌دهم و در بعد از ظهر شیر گاو را می‌دوشم، بعد از آن (دوشیدن) دوار می‌رقصم.
دیوانه‌وار می‌رقصم.
من جذاب هستم، اما با لباسى كهنه،
من جذاب هستم، اما با لباسى كهنه،
به همین خاطر هیچ‌کس با من ازدواج نمی‌کند.
به همین خاطر هیچ‌کس با من ازدواج نمی‌کند،
برای همین من با اندوه به صومعه می‌روم ودعا می‌کنم.
من با اندوه به صومعه می‌روم اشکم جاری میشود در مقابل نماد مقدس (مجسمه مریم مقدس).
اشکم جاری میشود در مقابل نماد مقدس ،
باشد که خداوند کسی را برای من گسیل کند، و خوشحال خواهم شد،
باشد که خداوند کسی را برای من گسیل کند، و خوشحال خواهم شد،
شاید جوانی زيبا با من ازدواج کند،در باغ سبز پرنده‌ای آواز می‌خواند، این پرنده یک لانه دارد، جوجه دارد
