تغییرات کوچک برای زندگی شادتر
شادی چیزی نیست که خود به خود در انسان حلول کند. هرکسی قادر است در رفتار ما، محیط ما، و روابط ما تغییراتی کوچک ایجاد کند، و این تغییرات میتواند ما را در مسیر زندگیِ شادتر بیاندازد.
رفتارشناسان عمری کاویدهاند تا ببینند انسان با چه چیزهایی شاد میشود (و با چه چیزهایی نه). ما میدانیم که شادی سلامتی و طول عمر میآورد و پیشرفت اجتماعی و توفیق در سیاستگزاریهای عمومی را با معیارهای شادی میتوانی سنجید. اما شادی چیزی نیست که خود به خود در انسان حلول کند. هرکسی قادر است در رفتار ما، محیط ما، و روابط ما تغییراتی کوچک ایجاد کند، و این تغییرات میتواند ما را در مسیر زندگیِ شادتر بیاندازد.
افکار منفی، رام و آرام:
منفیبافی یک میل طبیعی است. ولی ما میتوانیم مغزمان را طوری تعلیم دهیم که این میل را تربیت کند. افکار منفی را سرکوب نکنید، درعوض به وجودشان معترف باشید و با خودتان با مهربانی تا کنید. با ترفند سقراطی[1] افکار منفی را به چالش بکشید، از نو شواهد و چشماندازها و تفسیرها را بسنجید. اگر منفیبافی را شناسایی کنید و به چالش بکشید یک قدم بزرگ به سمت زندگیِ شادتر برداشتهاید.
حبس تنفس:
ثابت شده که تمرینهای قدیمی مثل نگه داشتن نفس در کاهش اضطراب، بیخوابی و سایر ناسلامتیهای ذهنی واقعاً مؤثرند. پرداختن به تمرینهای تنفس تمرکز و پویایی را بالا میبرَد. هر روز چند دقیقهای روی تنفستان تمرکز کنید، اثری فوقالعاده روی سلامت عمومیتان خواهد گذاشت.
بنویس روی برگ، روی آب، توی دفتر موج:
از تجربههای شخصیتان بنویسید. بعد قصهتان را بازنویسی کنید. این کار تغییرات مثبت رفتاری ایجاد میکند و شادی میآفریند. وقتی حرفهایتان را مینویسید میتوانید احساستان را بیان کنید، ذهنآگاه شوید، و گره از گیروگورهای درونیتان باز کنید. بعد که روایتِ شخصیِ خود را ویرایش و بازنویسی میکنید تغییری در نحوۀ ادراک خویشتنِ خویش میسازید و میتوانید مچ زبالههای ذهنی را درست همانجا که جلوی آب روان سلامت ذهنتان را گرفتهاند بگیرید.
تکانی به خود بدهید:
درگیر یک فعالیت بدنی شدن، حتی کم، شادیآفرین است. مظالعات میگویند حتی راه رفتن ملو هم انسان را سر کیف میآورد. فعالیت بدنی هم به درد سلامتیتان میخورد هم شادتان میکند.
خود را به خوشبینی بزن:
مثبتاندیشی را میتوان یاد گرفت، میتوان تمرین کرد. خوشبینی در شادیآفرینی نقش اساسی دارد. یعنی سختیها را میپذیری، در عین حال امیدت را هم حفظ میکنی و دنبال فرصت رشد هستی. اگر افکار مثبت را پرورش دهید و دورتان پر از آدمهای مثبت باشد ، مثبتاندیشی به مغز شما هم سرایت خواهد کرد.
در جمعهای شاد عضو شوید:
محیط اطرفتان، کشورتان، شهرتان، منطقهتان، و خانهتان روی خوشبختیِ شما اثر میگذارد. آزادی، زیبایی، و فرصتهای اجتماعیِ داخل یک جامعه عواملیست که در شادی مردم دخیل است. اگر محیط فعلیتان حامی سلامتی شما نیست، به فکر تغییر منطقه یا محیط باشید. جایی که روابط و فرصتهای تعامل اجتماعی فراهمتر باشد.
طبیعتگردی کنید:
وقتگذرانی در طبیعت، به گواهیِ علم، برای سلامت ذهن و کلاً احساس شادی مفید است. راه رفتن در طبیعت یا حتی نگاه کردن به تابلوی منظرۀ طبیعت نشاطآور است و از نشخوار فکری کم میکند. قرار گرفتن در معرض نور خورشید خلق و خو را تنظیم میکند. پس بزنید بیرون و قدری نور طبیعی به بدن بزنید.
پاکسازی کنید (البته چیزهایی را که برایتان شادیآفرین است نه، آنها را نگه دارید)
دور و برتان را جمع و جور کنید. پاکسازی و نظم دادن به دورو بر تنشهای جسمی و روحی را کم میکند. وقتی پاکسازی میکنید، مرتب میکنید و فقط چیزهای واقعاً کارا و لذتبخش را نگه میدارید آن وقت یک محیط هماهنگ و مطلوب برای زندگی ساختهاید.
قانونِ 60 ثانیه:
با پیروی از قانون 60 ثانیه خیلی خوب از پس خردهکارها برمیآیید. اگر کاری را طی فقط یک دقیقه انجام دهید احساس پیروزی به شما دست میدهد و شاهد پیشرفتی قابل توجه در محیط زندگیتان هستید که آخر به احساس شادی ختم میشود.
به جای خوابتان برسید:
رختخواب جای کارهای مهمی است. خواب، آمیزش، و تمدد اعصاب. فراهم کردن یک بستر آرام و آرامبخش را در اولویت کارهایتان بگذارید. روی خواب باکیفیت سرمایهگذاری کنید. عوامل مزاحم مثل تلویزیون را حذف کنید. رختخوابتان جایی باشد که روزانه در آن آسودگی را تجربه کنید و در پایان هر روز شامگاهی خوشایند آنجا در انتظارتان باشد.
نتیجه:
شادی چیزی نیست که خود به خود و منفعلانه برایمان رخ دهد. بلکه یک حالت ذهنی است که میتوانیم فعالانه با افکارمان، اعمالمان و محیطمان آن را بیافرینیم.
این مطلب، برگرفته از مقالهای با عنوان How to Be Happy است که در نشریۀ نیویورک تایمز منتشر شده است.
[1] Socratic questioning