موسیقی در کِرت | زندهترین موسیقی یونان
موسیقی کرت ملغمهای از بسیاری چیزهاست که در طول سالیان یا با هم آمیخته. جزیرۀ کرت در تقاطع شرق و غرب واقع شده. همین است که موسیقیاش سبکهای گوناگون را زنده و فعال در دل خود دارد و همین است که همچنان سرزمینی خاص و بیهمتا ماندهاست.
ترجمۀ مقالۀ موسیقی در کِرِت (Crete) | مترجم: پاپیروس
برای دیدن ویدئوهای قرارگرفته در متن، لطفاً VPN خود را روشن کنید.
موسیقی و رقص از آغازینترین روزهای تاریخ تا همین اکنون با روح و جان کرتیها و حیات اجتماعیشان عجین بوده و هست. موسیقی باستانی و رقصهای محلی نه فقط در جشنها و مراسمهایشان که در زندگی روزاروزِ یک کرتیِ معمولی هم نقش عمده دارد.
یک مشخصۀ اصلیِ ساختِ موسیقی در جزیرۀ کرت خلق و ابداعِ مانتینادها است. مانتینادس ابیاتی موزون و مطابق با الگوهای دقیق شعری و بخش مهمی از فرهنگ کرت هستند. این قطعات کوچک چه عجیب آسان با هرگونه رویدادی سازگار میشوند. البته موسیقیگران در جشنها و جشنوارهها محدود به تکرارِ شعرها و آهنگهای قالب و مرسوم نیستند، گاهی اجرایشان را با ابداعات خود زیباتر میسازند. ابداعاتی که خود بازتاب حرکاتیست که رقصندهها در لحظه از خود ابداع میکنند.
آوازهای باستانیِ کرت
زندهترین موسیقیهای باستانیِ یونان از آنِ کرت است. عناصر سازندۀ موسیقی عصر حاضر را در خود جذب میکند و مسیر رشد را ادامه میدهد و حتی بر واقعیتهای عصر حاضر با بیانی زنده و پویا تعلیق میزند.
مانتینادس(Mantinades)
موسیقیِ سنتیِ کرت ترکیبِ آهنگهای رقص با انواع شعرها و لیمریکهاست. مانتینادها رایجترین شکل این آواز هستند. هر قطعهشان پانزده سیلاب دارد و هر جفت قطعه باید همقافیه باشند. درونمایۀ اصلی مانتینادها گِرد عشق میگردد و در بیان احساسات و موقعیتهای عاطفی چون شور و اشتیاق، درد و رنج و آرزو و تمنا نیز رایجترین زبان است. اشعارش از بس که بارها در لحظه ساخته شدهاند دیگر از قاموسِ واژگان خودشان استفاده میکنند.
ریزیتیکا(Rizitika)
گروه دوم آهنگهای کرت ریزیتیکاست. ریزیتیکا را عمدتاً در اطراف دامنهها(رایزها)ی کوهستانهای سفیدپوشِ منطقۀ خانیا[1] میخوانند. بسته به موضوع قطعاتشان میتوان به چند دسته تقسیمشان کرد. بعضی دربارۀ آکریتاس[2](مرزبانان) و بعضی دیگر حماسی، تاریخی، انقلابی و تمثیلیاند و از هجرت و تبعید و از عشق سخن میگویند. خاستگاه ریزیتیکا غرب کرت است اما در دیگر مناطق کرت هم رواج دارد. ضربِ پانزده سیلابی دارد اما نیاز نیست قافیه داشته باشد. با رقص همراه نمیشود اما معمولاً توسط یک گروه(با یک خوانندۀ اصلی) خوانده میشود یا توسط یک شخص که بخشی از آهنگ را مانند نوعی کُر اجرا میکند. دو ریزیتیکای بسیار مشهور «پوته تا کانیس اکسریا[3]» و «آگریمیا و آگریماکیا مو[4]» هستند. دومی اشارهای تمثیلی است به مبارزان آزادی که در کوهستانها در کنار «آگریمیا» یا بزهای وحشی زندگی میکردهاند. اولی برگرفته از یک آهنگ بیزانسی و دربارۀ فردی است که آرزوی ریختن خون دشمنانش را در سر میپروراند.
تامپاخانیوتیکا[5]
یک بخش مهم در موسیقیِ شهریِ کرت آهنگهاییست که به آنها تامپاخانیوتیکا یا آمانیدس[6] میگویند. در قرن نوزدهم و بیستم در مراکز شهریِ غرب کرت خیلی مطرح شدند. آمیزهای از موسیقیِ بومیِ شهریِ کرت و آسیای صغیر، نوعی رمبتیکای[7] کرتی، هستند. با آن نمیرقصند. تامپاخانیوتیکا نامش را از کلمهای که به یک دباغخانه یا شاید به حشیش اطلاق میشده گرفته است. مهمترین خوانندۀ این آهنگها استلیوس فوستالیریس[8]، نوازندۀ بولگاری[9](یک ساز زهی) بود و چند تا از مشهورترین آهنگهایش «استافسدیانوس اسکوپوس»[10]، «و این آهنها سنگینی میکنند»[11] و «گویا کسی دیگر در قلب توست»[12] است.
آهنگ «استافسدیانوس اسکوپوس»
مرثیهخوانی در مراسم خاکسپاری
نوعِ دیگرِ آوازِ کرت، مرثیهخوانیهای مراسم تدفین است. مرثیهها از مرگ و فقدان، گاهی از شخص از دست رفته و گاهی از خودِ مرگ، سخن میگویند. ریشههایشان به گذشتۀ بسیار دور و چهبسا به دوران هومری بازمیگردد. اشعاری مشهور و از پیش معین دارند اما بسیاریشان هم بدیهه و در لحظه توسط بازماندۀ سوگوار سروده میشود. قالبشان عموماً ابیات موزونِ پانزده سیلابی است اما انواع یازده و دوازده سیلابی هم دارند.
موسیقی کرت در گذشته و حال
دیدیم که موسیقی کرت ملغمهای از بسیاری چیزهاست که در طول سالیان یا با هم آمیخته یا مضامین ویژۀ خود را ساختهاند. جزیرۀ کرت در تقاطع شرق و غرب واقع شده. همین است که موسیقیاش سبکهای گوناگون را زنده و فعال در دل خود دارد و همین است که همچنان سرزمینی خاص و بیهمتا ماندهاست. اوزان شعری و ضربآهنگها و ریتمهایی را از دوران باستان، از شرق دور و حتی از دورۀ رنسانس در کرت مییابی. موسیقی در زندگی کرتنشینان مهم و از آن جدانشدنی است. آنها با آن سر میکنند، به آن گوش میدهند، همراهش میرقصند و میخوانندش. حتی امروز.
موسیقی در دوران مینوسیها و عهد باستان
اهمیت موسیقی در جزیرۀ کرت از دوران پیشتاریخی شروع شد و تا امروز رو به رشد بوده و پیوسته خصایص اصلیاش را حفظ کرده است. همین است که موسیقی کرت یکی از اصیلترین موضوعات در یونانِ بوستان و در اروپا به عنوانِ یک کل است. بسیاری از دانشمندان و هنرمندانِ دورانِ باستان دربارۀ آن سخن گفتهاند و این شاهدی بر ارزش و اهمیت موسیقیِ جزیرۀ کرت از همان دوران باستان است. افلاطون در دو کتاب «قوانین» و «مینوس»، اوریپیدس در «کرتیها»[13]، سوفوکلس در «دایدالوس» و هرودوت در «تاریخ». همچنین ایسوکراتس، اریستوتلس، پلوتارخوس، دیودوروس سیکولوس، که تمدنِ پیشایونانیِ مینوسیها را ستایش و تحسین کردهاند. استرابو[14]، دانشمند مشهور جغرافیای جهان باستان در روایتهای جغرافیاییاش به موسیقی فوقالعاده و رونق «ارکسترایی» کرت باستان اشاره میکند که بازتابش در قوانین، موسیقی، شعر و ارکسترای مشهور کرت پیداست. تقریباً همۀ تاریخدانان اتفاق نظر دارند که فیریک[15]، تاوروس[16]، اورسیتیس[17]، اپیکریدیوس[18]، گرانوس[19] و تمام رقصهای روحانی و غیر روحانی، یا متعلق به کرت هستند یا منشأ کرتی دارند. تمدن میسنیها که وارث و پیروِ فرهنگ مینوسیهای کرت بود ازجمله دستاوردهایی که در اختیار داشت عناصر موسیقاییِ موسیقیِ باستانیِ مینوسی بوده است.
در میان مؤلفههای رقص و موسیقی که مستقیم و غیرمستقیم در دل قرنها بقا یافتهاند و در حوادثی که در واقعیت کنونیِ رقص و موسیقیِ این جزیره رخ میدهد شواهد این موضوع را میتوان یافت.
تاریخ موسیقی کرت با تولد زئوس، پدر خدایان، در کوههای افراشته و پرغرور جزیرۀ کرت، آغاز میشود. کوریتها[20]، جنگجویان افسانهای کرت، میرقصند و دستهایشان را با صدای بلند و موزون میکوبند تا از زئوس در برابر پدر ساتورنوس[21] محافظت کنند و صدای گریههایش به او نرسد. تسئوس[22] زمانی که کرت را ترک میکرد تا به دلوس[23] وارد شود با همراهانش بر اساس ضربآهنگ خاصی میرقصید که پیچ و تابهای هزارتوی کنوسوس سرمشق آن بود. این همان «رقص کرتی» مشهور است و هنوز هم در بسیاری از جزایر یونان وجود دارد.
منابع دربارۀ موسیقی کرت فراوان است. مشخصاً سوفوکلس در کتاب خود «آینتاس» گزارشی دربارۀ «ارکیدۀ کنوسوسی»[24] ارائه میدهد.
ماجرای تالیستاس[25] که به کمک موسیقیاش اسپارت را از بلایی عظیم نجات داد در منابع تاریخی ثبت است. بسیاری از مؤلفههای رقص و موسیقی موروثیِ کرت از همان دوران مینوسیها ساخته شده و ریشههایش با میراث موسیقیِ تمام یونان پیوند خورده است. از نمونههای این دوران، یک لیر هفت سیمی همراه یک فلوت دو لولهای است که روی تابوتی یافتشده در ترینیتی مقدس نقش شده است. روی سپر معروف آکیلیس نیز طبق آنچه در هومر آمده است طرحی از یک ضیافت در کاخ کنوسوس نقش بوده است. بر اساس اساطیر، گلافکوس[26] پسر مینوس که در نواختن فلوت بسیار قهار بوده است با فلوتهایش دفن شد. کنوسوس و کرت دوران مینوسیها علاوه بر جشنهایشان به رقصهای جنگی با سلاح مثل رقص فیریک مشهورند. اولین کسی که برای یک شعر شهوانی آهنگسازی کرد آمیتور، گیتارنواز اسطورهای کرت بود. از آن پس نوازندههای گیتار را «آمیتوریدس»[27] نامیدند. یکی از ریتمهای یونان باستان به نام «پایون» که نام دیگرش «کرتی» است و هنوز هم وجود دارد از تالیتاس[28] به اسپارت آمده و ساختۀ ایتئوکریتنها[29]ست که در رقص جنگی پایون آپولو[30] آن را ابداع کردند. دیگر موسیقیدان مشهورِ کرتی در عهد باستان، مسومیدیس[31](قرن دوم پس از میلاد)، شاعر ترانهسرا و موسیقیدان دربار امپراطور هادریان، است. به گواهی منابع بسیار، سازندۀ سرود روحانی نمسیس[32] و سرودهای موسا[33] و خورشید[34]، او بوده است. اینها از معدود ملودیهایی است که از عهد باستان تا امروز باقی مانده است.
موسیقی در قرون وسطی و دوران عثمانی
موسیقی در قرون وسطی
بعد از دوران باستان و امپراطوری روم تا دورۀ دینمرکز بیزانسی غنیترین دورۀ موسیقی در کرت است. سرودهای مذهبی بیزانسی و میزانهای موسیقی بیزانسی که کمکم به وجود میآمد طبیعتاً بر آواهای موسیقی کرت اثر میگذاشت. بنابراین کرت بیش از پیش با موسیقی جهان شرق به وحدت رسید. اما از قرن سیزدهم به بعد نفوذ غرب نیز در موسیقی کرت دیده میشود. فرانکها[35]، جنوآییها[36] و به ویژه ونیزیها با خود ملودیها، موسیقیها و میزانهایی –ریتمهای رقص مانند بال[37] و سازهایی مانند ویولون- آوردند که بعدها نقش مهمی در موسیقی کرت بازی کرد.
قالب ابیات موزون برای وزن، که در پایان قرن چهاردهم پدید آمد بعداً در میراث موسیقی و در هنر شعر جزیره کرت جایگاهی خاص پیدا کرد. ذهن موسیقاییِ کرتی، پیوسته باز و خلاق و خستگیناپذیر، مدل وزن غربی را میگرفت و با قطعات پانزده سیلابی یامبیک[38] یونان باستان ترکیب میکرد. حاصل این ترکیب همان مانتینادهای مشهور کرتی است که امروز میشناسیم، یک قالب شعری که به ابداعات شعر و آهنگ، بسیار عالی جواب میدهد. کرت که تو گویی آن همه غنا و تنوع هنوز کافیاش نبود بعد از آنکه به دست عثمانیها افتاد برای آموزگاران موسیقیِ کلیسایی هم سرپناه شد. آنها در کرت مدرسه ساختند و موسیقی بیزانسی به شکلی نظاممند تدریس شد. از آن سو هم موسیقیگران ونیزی گاه گاه به کرت میآمدند و برای کرتنشینانِ هم ونیزی و هم یونانی برنامههایی اجرا میکردند.
در سال 1457، پییر بلون، پزشک فرانسوی، رقص با سلاح کرتیها را توصیف میکند. یک قرن و نیم بعد یک انگلیسی به نام شرلی از یک بزم شبانۀ جانفزا همراه با رقص و موسیقی در خیابانهای هراکلیون یاد میکند. آهنگساز بزرگ کرتی، فرانسیسکو لئونتاریتیس[39]، نخستین معرف موسیقیِ مدرن یونان در همین زمان در کرت ظهور کرد. کهنترین متون به جا ماندۀ موسیقی حاوی آهنگهای فولک یونان جدید نیز در همین دوره نوشته شد. این نوشتهها در نسخههای خطی کوه آتوس در صومعههای روستاهای لیرون[40] و هروپوتاموس[41] پیدا شده است. آهنگهای تند و افراطیِ آن زمان از جمله چیزهاییست که سرانجام از دل این مکتوبات پدید آمد. این آهنگها را همین امروز هم در کرت میخوانند. راهبهای کرتی، که همچون یک کرتی اصیل از لذات دنیوی چشم نپوشیده بودند این آهنگها را ثبت کردهاند.
موسیقی در دوران عثمانی
تسخیر کرت به دست ترکها پایان دوران زایندگی برای این جزیره و ساکنانش بود. اما موسیقی کرت مسیر رشد را ادامه داد چون مردم کرت همچنان خواندند و از شادیهایشان و رنجهای فراوانشان گفتند. هنرمند بزرگ این دوره، آموزگار موسیقی، جرجِ کرتی[42](قرن نوزدهم) است. او نشانِ موسیقیِ بیزانسیِ کرت است. لیر کرتی که امروز ساز اصلی موسیقی کرت است حوالی قرن هفدهم پدید آمد و حضورش هر روز پررنگتر شد تا اینکه در قرم هجدهم کاملاً جا افتاد.
لیر در آغاز گلابی شکل بود و دو نوع مجزا داشت. یک نوع آن لیری بود که صدایی تیز داشت و دیگری «وروندولیرا» با صدای باس بلندتر. بازهایی که در دورۀ بیزانس بر روی کمان لیر است و زنگهای کوچکی که به پاهای بازها بسته شده از این دوران وجود داشته است. نوازندۀ لیر با کمک زنگها ریتم را حفظ میکرده چون تا آن زمان هنوز هیچ سازی برای همراهی با لیر وجود نداشت. با گذشت سالها نوع دیگر لیر، ویولون لیر، پدید آمد که تا دهۀ چهل بیشتر در کرت غربی و شرقی کاربرد داشت. لیری که امروز متداول است چیزی بین وروندولیرا و لیر کوچک است. اولین بار مانولیس استاگاکیس[43] که نوازندۀ لیر و سازندۀ ساز بود آن را به کار برد و از 1950 به بعد کمکم متداول شد.
لوت (lute) به شکل بیزانسیاش از دوران ونیزیها در کرت وجود داشته است. در طول زمان و با تغییر و تعدیلهایی که پیوسته برایش رخ داد به تدریج به عنوان ساز همراه استفاده شد. امروز اصواتی بسیار زیبا از لوت سولو میتوان شنید. از سوی دیگر بولگاری(سازی دیگر که زمانی مشهور و متداول بود) دیگر تقریباً منسوخ شده است.
موسیقی کرت در سالهای اخیر
بعد از خروج ترکها از جزیرۀ کرت مردم کرت دوباره آزاد شدند و پر از شور و اشتیاق برای بازگشت به سنتهایشان از جمله موسیقی بودند. از سوی دیگر قرونی که طی شده بود میراث موسیقاییِ عظیمی که حالا دیگر بخشی از موسیقیِ کرت شده بود از خود به جا گذاشته بود. ریشههایی که از کرتِ دوران مینوسیها و عهد باستان شروع شد و سپس با تاثیرات بیزانسیها و بعد ونیزیها ترکیب شد و عاقبت شرقیهای عثمانی بر آن اثر گذاشتند سرانجام گنجینۀ رشکبرانگیز موسیقیِ جزیرۀ کرت را ساخت. کوهستانهای بلند کرت و جغرافیای پر از پستی و بلندیاش ارتباط و رفت و آمد از جایی به جای دیگر را دشوار میکرد. همین باعث شد هر منطقه بتواند موسیقیِ مختص به خودش را پرورش دهد. با وجود پیکره و شالودهای مشترک، تفاوتها و تمایزهایی که امروز در منطقه به منطقۀ جزیرۀ کرت شاهد آن هستیم امری عادی است.
در آغاز قرن بیستم کرت یکی از اولین مناطق یونان بود که موج پناهندهها از سواحل آسیای صغیر و قسطنطنیه(استانبول امروز) به سوی آن سرازیر شدند. پناهندهها نیز در این موسیقیِ موروثی سهیم شدند. تاثیر آنها در آن مناطقی که ساکنشان شدند پررنگ است. در ترکیب با موسیقیِ محلی کرت، آواها و نغمههایی تازه ارائه کردند که بعدها ربتوکریتیکا[44] را شکل داد. از ابتدای قرن حاضر موسیقیگران جوانی که صحنۀ موسیقیِ کرت را میگردانند هم زیادند و هم آثاری قابل توجه دارند. آنها موسیقیدانهای آنچنان حرفهای نیستند اما اشتیاق و خلاقیتی که دارند حرفهای نبودنشان در موسیقی را تحتالشعاع قرار داده است. نغمهها و آهنگهایی که طی این دوران خلق شدهاند هم کهناند هم تازه. بنابراین نسل جدیدی از موسیقیدانان پدید آمده است که مسیر و جنبش موسیقی را در کرت تغییر خواهند داد. بسیاری از آنها به جشنها و مراسمهایی که در سراسر کرت برگزار میشود میروند و می نوازند. از هر جا میگذرند نغمههای ویژۀ خودشان را به مردم انتقال میدهند و نغمههای آنها را میگیرند و غربال میکنند و کمکم به رسمیت شناخته میشوند.
این «آلیشوریش» موسیقایی با ظهور رادیو تقویت شد. اپسیلوریتیس[45]، آنوگیا[46]، کیساموس[47] در خانیا و چند منطقۀ دیگر در کرت تبدیل به مراکز موسیقیِ کرتی شدند. موسیقیِ موسوم به «پیشهورانِ ماهر»[48] در موسیقی کرت تا نیمه نخست قرن گذشته هنوز در اوج بود. بعضی مثل آندریاس رودینوس، واخِوانیس، کارِکلاس، خاریلائوس، فوستالیریس، کوچولیریس و خوانندهها و نوازندههایی دیگر که کمتر مشهور اما بسیار مهماند ستارههای درخشان نسلهای بعدی بودند. ساز اصلی موسیقی کرت، لیر، بعد از جنگ جهانی دوم صورت نهایی و گلابیشکل امروزیاش را پیدا کرد. یعنی زمانی که زیرترین آواهای موسیقیِ کرت به معنی امروزش شکل گرفتند. پرچم را نسل دیگری از هنرمندان بزرگ به دست گرفتند. کسانی چون نافتیس[49]، اسکاردالوس[50]، مونتاکیس[51]، نئونیداس کلادوس[52] و دیگرانی که خود آموزگاران و الهامبخشان نسل بعد شدند که ستارههایی چون نیکوس خیلوریس[53] داشت که به «آرکانگلوسِ»[54] موسیقیِ کرت مشهور بود و در اوج خلاقیت هنریاش جهان را بدرود گفت.
برادر نیکوس خیلوریس[55]، آنتونیوس خیلوریس[56] یا نام دیگرش «پاسرانتونیس»[57] با برادرش یانیس خیلوریس[58] و فرزندانش گئورگه، لمپیس و نیکی سنت بزرگ موسیقیِ خانواده خیلوریس را ادامه دادند. تعداد موسیقیگران بزرگ امروز بسیار است که بسیاریشان بیرون از مرزهای کرت هم مشهورند. یک موضوع مهم این است که این روزها تداومی در روند هنری موسیقی باستانی کرت در ترکیب با سنتهای موسیقاییِ غرب مدیترانه در قالب یک تعامل خلاق رخ داده. چندین گروه موسیقی که بهترین نمونهشان گروه خانیدس[59] است این جنبۀ مدرن موسیقی کرت را ارائه میدهند. موسیقیدان ایرلندی، راس دالی[60]، که اکنون تبعۀ کرت است موسیقی معاصر کرت را سامان داده. او در روستای هودتسی[61] در هراکلیون یک مرکز تحقیقاتی بسیار مهم در مطالعه سنت موسیقی کرت در ترکیب با پژوهش و ارائۀ موسیقی سنتی سراسر جهان به ویژه شرق و آسیا تاسیس کرده است.
[1] Chania
[2] Akritas
[3] Pote tha kanei xasteria
[4] Agrimia and Agrimakia mou
[5] Tampachaniotika
[6] amanedes
[7] rembetika
[8] Stelios Foustalieris
[9] bulgari
[10] Staphidianos skopos
[11] As these irons weigh
[12] As if you had another in your heart
[13] Cretans
[14] Strabo
[15] Pyrrhic
[16] Taurus
[17] Orsitis
[18] Epikridios
[19] Geranos
[20] Kourites
[21] Saturn
[22] Theseus
[23] Delos
[24] Knossia Orchise
[25] Thalitas
[26] Glafkos
[27] Amitorides
[28] Thalitas
[29] Eteocretans
[30] Paian Apollo
[31] Mesomidis
[32] Nemesis
[33] Musa
[34] the Sun
[35] Franks
[36] Genoese
[37] ball
[38] iambic
[39] Frangiskos Leontaritis
[40] Iveron
[41] Xiropotamos
[42] George the Cretan
[43] Manolis Stagakis
[44] rebetokritika
[45] Psiloritis
[46] Anogia
[47] Kissamos
[48] master craftsmen
[49] Naftis
[50] Skordalos
[51] Mountakis
[52] Leonidas Klados
[53] Nikos Xylouris
[54] Archangelos
[55] Nikos Xylouris
[56] Antonis Xylouris
[57] Psarantonis
[58] Giannis Xylouris
[59] Chainides
[60] Ross Daly
[61] Houdetsi