پروژۀ تجربی چگالش | گالری نگرش
گالریهای هنری در دهههای معاصر، فراهمآورندۀ مجالی برای تجربههای بدیع هنری بودهاند و در این راستا چارچوبشکنیها، آشناییزداییها و نگاههای متفاوت به مقولۀ هنر و اثر هنری را مورد تجربه و آزمون قرار دادهاند. گالری نگرش در شهر اصفهان به دنبال رویکرد معاصر خود، در تاریخ دوم لغایت چهاردهم اسفندماه 1398 نخستین رویداد از پروژۀ تجربی چگالش را برگزار نموده است؛ پروژهای که در جریان هر یک از رویدادهای آن، جوهرۀ یک اثر هنری، در مدیومهایی متفاوت بازآفرینی شده و چگالش مییابد.
نخستین رویداد این پروژه با عنوان «پس از هبوط»، همنشینی شعر و موسیقی را به تجربه گذاشته و از محیط یک گالری هنری جهت ارائۀ شعر و موسیقی به عنوان آثار هنری بهره برده است؛ تا این بار مخاطب نه با آثار بصری و تجسمی، که با تجسم تصاویر در ذهن خود روبهرو باشد و از برخورد توأمان با موسیقی و شعر، جهان ذهنی خود را ترسیم کند.
شعر حاضر در رویداد، روایتیست چهار قسمتی سرودۀ احسان قاسمی که با نگاهی بدیع، سرگذشت آدم پس از هبوط بر زمین را بازتعریف و اسطورهزدایی میکند. همچنین موسیقی به شکل چهار قطعۀ متناظر با هر یک از قسمتهای شعر، بازآفرینی جهان شاعرانه در زبان موسیقی را به تجربه گذاشته است؛ بدین ترتیب که شعر پس از اتمام سرایش، در اختیار چهار هنرمند آهنگساز قرار گرفته و هر آهنگساز مستقل از دیگری و بدون شنیدن دیگر قطعاتِ ساخته شده، برای یکی از روایتهای شعر قطعهای آفریده است. به عبارت دیگر هنرمندان آهنگساز تلاش کردهاند شعر را به صورت انتزاعی در جهان آواها و صداها آزادانه بازآفرینی کنند. فراز عبدالهی و علی عقیلی، آفرینش موسیقی در این پروژه را اینگونه توصیف میکنند:
«قطعۀ ساخته شده، با این قصد که انتزاعی آزادانه از یک شعر در ساحت موسیقی باشد، ساخته شده است؛ به همین خاطر در این تجربه تصمیم گرفتم تمامی صداهای گوش آشنای محیطی را حذف کنم و ملودیای را که ساخته بودم با فرکانسهای صدایی کمترآشنا ضبط کنم. در این تجربه سعی شده است تا با آشناییزدایی، عرصۀ انتزاع فراختری برای تخیل به مخاطب ارائه شود. البته با توجه به اینکه محتوی شعر حاکی از کشاکشی تحمیلی بود، از ارکستر زهی که به نوعی برایم القاکننده نظمی آمرانه بود، استفاده کردم.» فراز عبدالهی، آهنگساز قطعۀ سوم
«در امر ساخت موسیقی آهنگساز اصوات را نمیشنود، بلکه میبیند و آن را مانند کوزهگری که مقداری گل به صورت دفرم در اختیار دارد، حجم و فرم میبخشد. همانگونه که مجسمهساز یا کوزهگر فرمی را در ناخودآگاه خود در اختیار دارد و آن را تجسم میبخشد، آهنگساز اصوات و فرکانسهایی را در اختیار دارد که با آنها موسیقی خود را به تصویر میکشد. اما این تصویر، تصویرِ ذهنی اوست نه تصویری که عموم مردم و مخاطبانش آن را تصور میکنند و میبینند. و اینجاست که موسیقی و اصوات، مجرد از مخاطب قرار میگیرند.» علی عقیلی، آهنگساز قطعۀ چهارم
بازدیدکنندگان هنگام رویارویی با نمایشگاه، در فضایی کمنور با چهار متنِ روایی _که در حقیقت روایتهای بههمپیوستۀ یک شعرِ واحد هستند_ در جایگاه آثار نمایشگاه مواجه میشوند؛ سپس با دنبالکردنِ جهتهای راهنما، به ترتیب با روایتهای شعر که بر دیوار نصب شدهاند روبهرو خواهند بود. در کنار هر روایت چند هدفون قرار داده شده که مخاطب بوسیلۀ آنها موسیقی مربوط به آن روایت را در اختیار خواهد داشت. البته در خصوص روایت چهارم، شعر در بخش جداگانهای از نمایشگاه به وسیلۀ ویدیو پروژکتور به صورت متنی متحرک بر دیوار نمایش داده شده است و موسیقی متناظر آن در فضا و بدون هدفون به گوش میرسد؛ چراکه در این قطعه برخلاف سه قطعۀ دیگر، به خواست آهنگساز موسیقی همگام با سطرهای شعر ساخته شده و مخاطب میبایست هر بند از شعر را با برش زمانی خاصی از موسیقی خوانش نماید. بنابراین موسیقی در فضا پخش شده و همزمان با آن سطرهای شعر بر دیوار نمایش داده شده و جلو میروند.
مخاطب اگرچه جهانی برساخته از شعر و موسیقی را در ذهن خود تجربه میکند، باید اقرار داشت عمدۀ بخش تجربی این رویداد فرایند ساخت موسیقیهاست و مخاطب در حقیقت شاهدی بر این امر است که چگونه خوانشهای متفاوت از یک جهان شاعرانه، به خلق قطعات متفاوت موسیقی انجامیده است؛ قطعاتی که همنهشتی آنها با روایت متناظر خود و نیز همنشینی آنها در کنار یکدیگر، پیش از برگزاری رویداد مورد قضاوت قرار نگرفته و نخستین بار در فضای نمایشگاه ارائه شده و مورد تجربه و آزمون قرار گرفته است. نقش اساسی مخاطبِ این رویداد همانگونه که گفته شد، تصویرسازی و تجسمِ ذهنیِ جهانِ تشکیل شده از شعر و موسیقیست؛ به همین دلیل است که شعر و موسیقی در این رویداد، در حکم آثار تجسمی در یک گالری هنرهای تجسمی قرار گرفتهاند. در واقع هدف از این قرارگیری این بوده است که برخلاف انتظار معمول، مخاطب با خوانش شعر و دریافت اتمسفر موسیقیایی، این بار خود خالقِ آثار تجسمی در ذهنِ خود باشد؛ گویی مخاطب با اثری سینمایی روبهروست، که روایت را از شعر دریافت میکند، موسیقی را از هدفون، و تصاویر زادۀ ذهن او هستند.
پروژۀ تجربی چگالش و نخستین رویداد آن حاصل طراحی و اجرای مشترک علی استدلال حقیقی و احسان قاسمی بوده است. همچنین نوید گوهری، سرپرست فستیوال موسیقی معاصر تهران، در انتخاب موزیسینهای این پروژه گالری نگرش را یاری نموده است. علاوه بر فراز عبدالهی (عضو گروه موسیقی خواب) و علی عقیلی (آهنگساز مستقل)، دو هنرمند ساکن اصفهان که به ترتیب خالق سومین و چهارمین قطعۀ این رویداد بودهاند، سهیل شیرنگی (عضو آنسامبل خانهی رویا) و سینا شعاعی (عضو جامعۀ نیومدیا) از شهر تهران، ساخت قطعات اول و دوم را برعهده داشتهاند.
در پایان از آنجا که رویداد پس از هبوط (چگالش1) مطابق برنامه، در دیگر شهرها نیز در دستور برگزاریست، از انتشار کامل اشعار و موسیقیهای این رویداد اجتناب کرده و تا پیش از اتمام روند برگزاری در سایر شهرها، تنها دومین قطعۀ موسیقی این رویداد، که توسط سینا شعاعی خلق گردیده، به انضمام روایت مربوطه از شعر به صورت اختصاصی از مجلۀ اورسی انتشار خواهد یافت. گفتنیست که پروژۀ چگالش در آیندهای نزدیک با رویدادهای بعدی خود، به روند تجربهگری میان رشتهای ادامه خواهد داد.