مستند «نواهای بافتن» | نگاهی به موسیقی کار بافنده‌های ایران

فیلم مستند «نواهای بافتن» موضوع پروژه پژوهشی دانشگاهی مهدی امینیان و تیمش است که بر فرهنگ‌های آوازی و موسیقایی مرتبط با فرآیند بافندگی در ایران تمرکز دارد.

سامان
سامان
مستند نواهای بافتن Woven Sounds مهدی امینیان

مهدی امینیان در این پروژه سراغ جنبه‌ای از صنعت بافندگی رفته که کمتر بررسی شده و برای بسیاری حتی در ایران ناآشنا باقی مانده. جنسی از موسیقی کار که ریشه‌های تاریخی و کهن دارد. بافنده‌ها در فرایند قالی‌بافی آوازها و نغمه‌هایی را سر می‌دهند و از این طریق فرهنگی غنی را سینه‌به‌سینه با خود به زمان ما آورده‌اند.

«نقشه‌خوانی» سنتی منحصربه‌فرد است که در آن نقش‌های قالی توسط بافندگان به صورت آواز خوانده می‌شود. این میراث فرهنگی که در خطر از بین رفتن قرار دارد، سنتی گسترده در ایران است و فرهنگ واژگانی پیچیده‌ و ساختار موسیقی متنوعی در دل خود دارد که بسته به جغرافیا، متفاوت و متمایز است.

فیلم مستند «نواهای بافتن» (Woven Sounds) موضوع پروژه پژوهشی دانشگاهی مهدی امینیان و تیمش است که بر فرهنگ‌های آوازی و موسیقایی مرتبط با فرآیند بافندگی در ایران تمرکز دارد. همچنین اجرای موسیقی Woven Sounds هم به موازات آن شکل گرفته که اجرای این پروژه هنری در فستیوال مورگنلد را در لینک زیر می‌توانید تماشا کنید.


تماشای مستند در یوتیوب


Woven Sounds Performance | Full concert


آلبوم نواهای بافتن



مطلب نوشتۀ اشکان شریعت با عنوان:

آوازِ کارِ خانه زنان و رازهای تنیدن

در قصۀ «زیبای خفته» برخورد سوزن دوک نخ‌ریسی با انگشت سبابه، روان شدن خون و به خواب رفتن دختر، اشارۀ واضح و مستقیمی به نخستین قائدگی دارد که در گذشته سرآغازِ آئیینِ تشرفِ بلوغِ دختران به حساب می‌آمد؛ چنانچه الیاده می‌گوید، دختران طی این دورۀ انزوا «آوازها و رقص‌های آئینی و برخی مهارت‌های خاص زنانه، خصوصاً ریسندگی و بافندگی را نیز فرا می‌گیرند.»، برای فهم بهتر این پیوندها نباید فراموش کنیم که «ماه زمان را می‌ریسد و حیاتِ انسان را می‌بافد و الهه‌های سرنوشت، ریسندگان‌اند.»

الیاده تاکید دارد که این‌جا با نوعی کار زنانه به معنای کار شبانه سروکار داریم که اغلب در خفا انجام می‌شده، زیرا «ریسندگی پرمخاطره است و در طی زمانی خاص انجام می‌شده. چناچه اسلاویک می‌گوید در ژاپن این خطر تا آن‌جا حس‌ می‌شده که مردان شب‌هنگام به دختران ریسنده حمله‌ور می‌شدند چون نگران بودند که سرنوشت‌شان توسط دختران ریسنده بد بافته شود. ولکف اعتقاد دارد که برای همین در روسیه (تا ابتدای قرن بیستم) دختران باکره پیش از ازدواج تشویق می‌شدند تا با پسران جوان در اتاق ریسندگی دیدار داشته باشند، زیرا آن‌جا «رازی بزرگ» جاری است و آن «پرده‌برداری از قداست زنانه» است. بدیهی است که این‌جا نیز نباید از پیوند ماه و سرنوشت چشم‌پوشی کنیم؛ مسئله «ادغام کلی بشر و کیهان در یک سیستم» است و نیروی حیاتی و نجات‌بخش ماه در پیوند هم‌عرض با نمادپردازی زنان/مار/آب/زمین یادآور صیروت است؛ چنانچه الیاده می‌گوید این صیروت (یعنی “شدن”) درامِ تولد، کمال‌یافتگی و غایب شدن ماه را به معنای یک تقسیم یادآور می‌شود؛ «این که گره‌های سرنوشت بر روی آن بسته شده‌اند.»

از این منظر ماه «معشوقۀ همۀ موجودات زنده و راهنمای قطعی مردگان است و همۀ مقدرات را در هم می‌بافد.» و بافنده ماه است و قائدگی چرخۀ ابدیت ماه. بریفولت تاکید دارد که برای همین در اساطیر گوناگون ماه به شکل یک عنکبوت تصویر می‌شود. هومر در اودیسه موی‌رایی‌ها را «ریسندگان» می‌خواند و یکی از این سه خواهد یعنی «کلوثو» اساساً یعنی بافنده. جالب‌تر اینکه او فرزند «تمیس»، ایزدبانوی ساعت و نظم است و در روایت قرن چهاردهمی از روایت زیبای خفته، همین تمیس است که زیبای خفته را به نفرین دوک گرفتار می‌کند!

هرچند توضیح کامل این پیوندها و تشریح «جادوی گره» از حوصلۀ این نوشتار خارج است، با این‌همه نباید فراموش کنیم که در بافندگی «عمل جادویی گره‌زدن» متجلی است که در روایت‌های گوناگون معادل به بند کشیدن است، برای همین در تمام کاربردهای دینی/جادویی گره حاضر است و تا امروز نیز در فرهنگ عامه به شکل «بستن یا گره‌زدن» جاری است؛ هم برای محافظت هم برای صدمه. این چنین است که در اتروه‌ودا پرسیده شده: چه کسی نفس انسان را تنیده است؟

سنت نقشه‌خوانی یکی از مهم‌ترین اقسام آوازهای کار است. سنتی که در سراسر ایران دیده‌ می‌شود و لحن و ریتم آن با توجه به جغرافیا، تفاوت‌هایی دارد که بر غنای آن افزوده. نقشه‌خوانی نه تنها بازگویی نقشۀ راه بافتن است، بلکه باید به مثابۀ راهی برای تاب‌آوری مشقت کار و البته شیوه‌ای برای نگه داشتن ریتم نیز آن را مورد توجه قرار داد.