حمزه علاءالدین (Hamza El Din) در اوجِ بیانِ هنریاش، استاد حمزه علاءالدین زبانی مرموز و غنی، همانند فرهنگ و تاریخ زادگاهش مصر دارد. او نوازندۀ چیرهدست عود و طار ( نوعی ساز کوبهایِ کهن) بوده است. در یکی از اجراهایش صداهای طار را به چهار اِلمان آب، زمین، آتش و هوا تشبیه میکند که به نوعی تاثیریست از طبیعتگرایی موسیقی فولک مصری. او بر خلاف ظاهر ساده و محلیاش روحی غنی از ادبیات، شعر و موسیقی را درون خود پرورش داده بود، به گونهای که مورد توجه هنرمندان برجستهی متعددی از جمله باب دیلن قرار گرفت.
آهنگسازی حمزه علاءالدین در آلبوم Eclipse مینیمالیسم خاصی در عین نبوغ را داراست. او در اجرای قطعۀ « مُوَشَّح – Mwashah » که شعر « لما بدا یتثنی » در آن خوانده میشود روحی عظیم از موسیقی و ریتم و دورهای فولک مصری ( نوبه ) را با آرامشی عجیب درون شعر و ملودیای از مقام عربیِ نهاوند دمیده است. جالب آنکه ضربِ ذره ذرۀ این قطعه کارِ دست ( عود – طار ) و صدای خودِ استاد است. با وجود اینکه این شعر بارها به شکلهای مختلف اجرا شده، ظرافت و عمق بیانی که حمزه علاءالدین برای این مُوَشَّح ( شعری شادتر و جذابتر از اشعار دیگر) خلق کرده حقیقتاً گنجیست همیشه تازه برای ابدیت.
در بخشی از شعر این قطعه به صفتی از خدا، یعنی ملیک الجمال ( پادشاه زیبایی) اشاره شده است. که با توجه به آن و نام قطعه میتوان گفت اجرای حمزه علاء الدین پیشکشیست آراسته (مُوَشَّح) به درگاهِ متعالی آنکه زیباست و زیبایی را دوست دارد.
در ویدیویی که مشاهده میکنید استاد علاءالدین قطعهای محلی از منطقۀ نوبۀ مصر را که ترکیبی از دو نسخۀ (با ریتمهای متفاوت) سینهبهسینه شدۀ آن قطعه در میان کشاورزان نوبه است را اجرا میکند.