انیمیشن جعبه | روایتی سورئال از مسخ شدن تحت گفتمان حاکم
“جعبه” یک انیمیشن کوتاه سوریالیستی و حکایتی تمثیلی از جامعهای است فاقد آنچه «یونگ»، فردیت (Individuation) یا “خود شدن” مینامد. وضعیتی که رسیدن به آن، بدون رهایی از ارزشها، رفتارها و اندیشههایی بیرونی که به ناخودآگاه سپرده شدهاند میسر نخواهد بود.
انیمیشن جعبه (+) روایتیست تلخ و تاریک اما تسلیبخش از مسخ ومنکوب شدن تحت گفتمان حاکم، بی آنکه افراد فرصتی بیابند برای دستیابی به سطح تازهای از ادراک و آگاهی.
انیمیشن در فضایی سرد و کلاستروفوبیک با لحظهی لطیف متولد شدن قهرمان داستان در رؤیای یکی از موجودات بالغ آغاز میشود. تکرار یک رؤیای دیگر، جایی در دقایق پایانی انیمیشن، اشاره به “رؤیای جمعی” دارد که تا پایان داستان فقط یک نفر به آن تحقق میبخشد. آن کسی که نهایتا تصمیم به نافرمانی می گیرد و از جریان سرکوبگرایانه خارج می شود.
مخاطب بارها شاهد سرکوب رفتارهای خود-انگیختهی موجود جوانی است که “ترس” -آنچه بر موجودات بالغ استیلا دارد- را تمسخر میکند. با اینحال، روایت دربرگیرندهی جرقههاییست از شوخطبعی و سرخوشی، بههنگام بروز “خودِ بکر و اهلینشده”ی موجود جوان؛ لحظاتی از تجربه ی ادراک بی واسطه به وقت عدم سازش و تطابق با مکانیسم قبیلهای غمگین که گویی به کاتاتونیا مبتلاست.
«جعبه» استعارهایست قدرتمند برای روایت “رفتارهای سازشی و متابعت ناسالم” در چهارچوبهای خفقان آور که سفر انسان را از ناخودآگاه به سطح هشیار با سختی مواجه میکند.
گرچه در پایان بازِ انیمیشن مخاطب نمی داند که آیا رهایی قهرمان باعث برونرفت افراد دیگر جامعه از سیستم سرکوبگر خواهد شد یا نه، اما گویی آهنگ یا رؤیایی رهاییبخش از قهرمان در جمع باقی میماند تا مخاطب را با این حقیقت سرابگونه روبرو کند که رؤیای مبارزه با تاریکی و ورود به بعد تازهای از شناخت، می تواند تحقق یابد؛ اینکه همیشه راهی به سوی نور وجود دارد، نوری که در پرتوی آن، ماهیتی نو از مفاهیم، روشن شود.
رهایی تنها یک فرد از افراد جامعه ی به تصویر کشیده شده، اشاره به اهمیت “ارادهی فردی” دارد برای توقف استیلای نیروی بیرونی بر رفتار و عملکرد یک شخص؛ اینکه آزادیم انتخاب کنیم بندها را از هم بگسلیم، آنگاه که دریابیم زندگی معنایی درونزاد ندارد.
اما آیا براستی رشد و رهایی، بدون تلاش برای تغییر گفتمانها و فرهنگ حاکم بر یک جامعه همینقدر میسر خواهد بود؟ این سوالی ست که در روایت ناتمام “جعبه” بیپاسخ مانده است.