چندی پیش ویدئویی منتشر شد با عنوان « سایفر رُک» که تعدادی از رپرهای ایرانی که همچنان جریان رسمی آنها را به رسمیت نمیشناسد، کنار هم جمع شدند و روی یک «بیت» رپ «کردند». در کنار هم قرار گرفتن این تعداد خواننده-مولفِ رپ در نوع خود اتفاق جالب و کم نظیری بود. این اتفاق از چهار منظر قابل توجه است.
*
رپ جریان اعتراضی تُندی بود که سیاهان عاصی محلههای ضعیف و حاشیهای کالیفرنیا آن را به جریان اصلی موسیقی پاپ ایالات متحده آوردند. برخلاف فرهنگی که راکرها -تا آن زمان- حدود سه دهه تلاش کرده بودند تقویت کنند – و آن فرهنگ در واقع ایجاد فضای دوستانه و غیر رقابتی بین خودشان بود – رپرها برای یکدیگر شاخ و شانه میکشیدند و این شاخه شانه کشیدنها تا جایی جدی بود که حتی اصطلاح «دیس کردن» هم با این جریان وارد موسیقی شد. در این قطعات ترانهخوان به جای اینکه درباره عشق، انسانیت یا مرگ، بخواند، رپر دیگری را که خشمگیناش کرده بود تخطئه میکرد و اتفاقا چه رپهای خوبی – چه خارجی و چه ایرانی – در این دیسها خلق شد. اما حتی راجر واترز بیاعصاب و حساس(!) هم دیوید گیلمور را «دیس» نکرد. یعنی در راک همه چیز ذیل دوستیها خلاصه میشود. شاید هم بخش عمده آن ظاهرسازی و یا خواسته بازار باشد ولی هر چه هست، این ظاهر کلونیهای راک در دنیاست؛ از ابرستارهای راک امریکا گرفته تا کاوربندهای بارهای استانبول. اما آیا به خاطر دارید که 7 چهره قابل قبول و قدرتمند راک ایرانی (اگر ایران 7 راکر توانا داشته باشد) کنار هم جمع شده باشند و مثلا برای کمک به قربانیان حادثهای یا حتی برای پیشبرد هدفهای خود اتفاقی را رقم زده باشند؟!
**
هفت رپر جلوی دوربین میآیند و روی یک بیت رپ میکنند. هر کدام به سبک خود در خواندن و در سرودن. هفت ادبیات مختلف و هفت دیدگاه مختلف با محوریت یک موضوع؛ اتفاقی که در دیگر حوزههای موسیقی کمتر شاهد آن هستیم. هفت رپر در سایفر ترانه میسازند و آن را اجرا میکنند و از میان آنها حداقل پنج ترانه در واجآرایی، ساخت وزن و انتخاب محتوا قویتر از آثار ترانهسرایان جریان اصلی پاپ ایران است که اخیرا اعتماد به نفس به خود نازیدن را هم پیدا کرده اند. حالا راکِ بیجان از ترانه را کنار بگذاریم.
***
رضا پیشرو حدود یک سال پیش در اینستاگرام از طرفدارانش دربارۀ قیمت آلبومی که در راه داشت نظرخواهی کرد. آلبومی که تمام قطعاتش جداگنه به شکل سیگنل منتشر شده بود. از میان چندین هزار نفری که به او پاسخ داده بودند کمتر کسی مبلغی کمتر از 30 هزار تومان پیشنهاد نداده بود (آن زمان قیمت رسمی نسخه سی.دی آلبومها 12 هزارتومان بود). فرشاد، رض و علی سورنا در یک سال گذشته تعداد نسخ قابلتوجهای از آلبومشان را با قیمتهای بالاتر از عرف بازار رسمی پیشفروش کرده است (بخش عمده این نسخهها با اضافاتی مثل پوستر، تیشرت، گردنبد عرضه شدند). این نشان میدهد که مخاطب رپ وفادار است و مولفانش هم برای مخاطبان ارزش قائلاند و در تولید اثرشان کم نمیگذارند. هیچ جریانی در موسیقی ایران با مخاطبش به این اندازه ارتباط تنگاتنگ و مستقل ندارد اما رپ بعد از این همه سال نه تنها مخاطب خودش را حفظ کرده بلکه توفیق یافته دایره مخاطبان خود را چندین برابر گسترش دهد واین را هم در نظر داشته باشید که رپ نه مجوز دارد، نه رسانه رسمی، نه سرمایه گذار.
****
نکته جالب دیگر درباره رپ ایران، توسعه بحثهای زیباییشناسانه به شکل بطئی در درون خود جریان است. از سال 1378 تا امروز یعنی در حدود این دو دهه بارها و بارها مجلات و روزنامهها و دیگر رسانهها با رویکردی تحلیلی به موسیقی راک ایرانی پرداختهاند اما موسیقی رپ چنین فضایی را تجربه نکرده است. موسیقی رپ همه چیزش را خودش تامین کرده است. خودش رسانه خودش بوده و خودش منتقد خودش. آنهایی که در شروع رپ فارسی حضور داشتند و توانستند ادامه دهند همگی هنوز هم از بهترینها هستند و پیشرفتهای قابل توجهی در ابعاد مختلف داشتند. این مسیر پیشسرفت را خود رپ هم رفته است. موضوعات اجتماعی به شکل جدیتر و عمیقتر موضوع کار اغلب رپرهای موفق است. بعید میدانم بشود برای جریان دیگری از موسیقی ایرانی این روند تکاملی را تشریح کرد. بله شاید آن هیتهای احساسی و اغلب دوست داشتنی رپ دیگر کمتر اتفاق بیافتد اما امروز زیبایی شناسی به شکل بسیار جدیتر در جریان رپ و هیپهاپ ایرانی مطرح است و اتفاقا این ویژگیها ضرورت آسیب شناسی و تحلیل تاریخ کوچکِ رپ ایرانی را بر ما تاکید میکند.
[button color=”red” size=”small” link=”https://www.instagram.com/amirrrbahari/” icon=”” target=”true”]نوشته : امیر بهاری[/button]