نگاهی تحلیلی به هشت اجرای رویداد صت
سینا چراغی/ امید سلطانی
مجموعه رویداد هنرهای تجربی «صت» چهارمین دوره فعالیت خود را با همکاری فستیوال موسیقی الکترونیک CTM برلین از چهارم تا هشتم مرداد ماه برگزار کرد. در این دوره از فستیوال صت علاوه بر هشت اجرا که برخی با نور، تصویر و پرفورمنس همراه بودند چهار ورک شاپ و یک نشست تعاملی هم برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید نگاهی تحلیلی به هشت اجرای اصلی این فستیوال است.
اجرای صدا و تصویر از [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/mhz-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD-%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B9%DB%8C/” icon=”” target=”false”]mHz[/button]
سادگی و زیبایی فرمولهای ریاضی
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]فستیوال امسال SETxCTM با اجرای صدا-تصویر محمد زارعی (میلیهرتز – mHZ) هنرمند ساکن نیوزیلند شروع به کار کرد. در دنیای امروز امکان محاسبات پیچیده و حجیم در مدت زمان کوتاه فراهم شده و روند قالب در صدا و تصویر به سمت وضوح بیشتر است؛ تصاویر 4K و صداهای با عمق ۲۴ بیت و اشتیاق روزافزون تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به تصاویر واضحتر و صداهای شفافتر. با این حال زارعی بازگشت به سادگی و عمق بیتیِ کمِ فناوریهای ابتدایی دیجیتال را برای کارهایش انتخاب کرده است. سادگی کار بیش از هر چیز در مواد و مصالحِ مورد استفاده زارعی نمود دارد. صداهای Lo-Fi تولیدی (که اکثراً نویز و پرکاسیو بودند) حاصل خروجی توابع رایج ریاضی (مثل y=x^2) هستند و تصاویر نیز خطوط، امواج و اشکال ساده هندسی با پالت رنگ محدود.
موسیقی او عاری از ملودی و هارمونی در معنای کلاسیک و مبتنی بر گرووهای شکلگرفته بر مبنای موتیفهای ریتمیک ساخته شده با نویزهای ساده است. تصاویر در کنار صدا تا حد زیادی یادآور پَختستان دوبعدی ادوین ابوت و دنیای ساده کامپیوترهای کومودور و آمیگا بودند. در هر حال دستیابی به این نوع سادگی چندان هم سهل و ممتنع نیست. آنچه دیدیم اجرایی متواضع و بیشیله و پیله از محمد زارعی بود با سادگی و نوعی مینیمالیسم دلچسب و دلنشین. روایتی راستمغز از دنیای ریاضی یا شاید هم برداشتی چپمغز از هنر و موسیقی![/box]
اجرای صدا از [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/umchunga-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%A7-%D9%BE%D9%88%D8%B1%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C/” icon=”” target=”false”]umchunga[/button]
امواجی از دل تاریکی
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]دومین اجرای شب اول فستیوال SET X CTM امسال متعلق به پروژهی دِرُون (یکی از زیرشاخههای موسیقی الکترونیک) از نیما پورکریمی (Umchunga) بود. پورکریمی که نخستین آلبوم خود را با عنوان Should Have Been Done By Now در استیل درون/نویز متکی بر فیلدرکوردینگهای دستکاری شده و در سال 2015 منتشر کرده است، در اجرای زندهی شب چهارم مرداد با صداهایی تاریکتر، نویزیتر و خراشندهتر از قبل، فضای سالن را تسخیر کرد. از علاقهی شخصی خود او به اجرای بدون ویژوال و با کمترین نور ممکن که بگذریم، فضای آخرالزمانی و تیرهوتار اجرای او یک ویژوال متناسب با کار را کم داشت تا بتواند اکثریت سالن را با فراز و فرودهای موسیقیاش همراه نگاه دارد.
شاید دیدن همین نکته در کنار اجرای اول (mHz) و اجرای سوم (SOTE) که با بهترین ویژوالهای این چند شب همراه بودند، زمان طولانی اجرای پورکریمی را بیشتر به رخ شنونده میکشید. در میانههای این اجرا تاثیرات دِرُونِ تاریک موسیقی بلک متال و زوزههای کَرکنندهی موسیقی غولهایی چون بِن فراست در ضربات امواج درون پورکریمی قابل درک بود. شاید جای خالی یک ساز، ویژوال و حتی اندک حرکتی از اجراکننده برای متصل شدن با فضا، اجازه نداد تا فضای آپوکالیپتیک موسیقی پورکریمی شنوندگان را آنطور که باید، اشباع کند.[/box]
اجرای صدا از [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/sote/” icon=”” target=”false”]sote[/button] (عطا ابتکار) به همراهی آرش بلوری (سنتور)، بهروز پاشایی (سه تار) و تصویر از تاریک بری
وحشت دلنشین آفرینش
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]آنچه عطا ابتکار در آلبوم «وحشت مقدسِ آفرینش» به دنبال آن است همراهی و همروندی دو دنیای کاملاً متفاوت است. الکترونیک و آکوستیک، کهنه و نو، ظریف و زُمخت، و ترکیباتی از این دست در کنار هم قرار میگیرند آن هم در شرایطی متعادل و نسبتاً ایزوله. دنیای مسطح و همگنی که در آن هیچ چیز بر دیگری برتری ندارد و در عین حال هر عنصر فضای کافی را در اختیار دارد. با وجود برخورد شدیداً محافظهکارانه او با موسیقی ایرانی (برخلاف آثار قبلیش در این حوزه)، حاصل کار همچنان تجربهای است بکر و کمتر شنیده شده.
در این بین نباید ویژوالهای تاریک بری را نادیده گرفت. تصاویری که مکمل و همراستا و همطراز با موسیقی به پیش میروند. آنجا که باید با امواج مرموز آغشته به رنگهای قرمز و مشکی بر وحشت اثر میافزودند و در جایی دیگر با نقوش اسلیمی رنگارنگ خود نمودی از بُعد مقدس کار را بازتاب میدادند. گاهی هم رقصی کمفروغ و منفعل بر پرده پدید میآوردند تا توجه حضار را به نوازندگان معطوف سازند و تعادل یا همروندیِ دلخواهِ ابتکار به هم نریزد. بری هر چند که سازی نمینواخت اما نه در حاشیه بلکه همچون مؤلفی در بطن اثر مشارکت داشت. اجرای زنده موسیقی ابتکار ذاتاً مستعد تولید انواع و اقسام فیدبکها است اما نکته عجیب اینجا است که برای یکبار هم که شده میتوانیم از صدا و صدابرداری سالن در ایران تعریف کنیم! در مجموع اجرای صوت در ایران را میتوان تجربهای دلنشین یا دست کم بیبدیل و قابل احترام دانست.[/box]
[button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%DB%B2-%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%87-temp-illusion-%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D9%86%D8%AC%D9%81%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7/” icon=”” target=”false”]Temp-Illusion[/button]
تجربه دسترسپذیر
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]در طول برگزاری این فستیوال اتفاقی ناگوار در اجرای تمپایلوژن افتاد. امیربهادر اشرفنژاد ویژوال آرتیست (هنرمند بصری) به دلیل مسائل مختلف نتوانست اینستالیشن نوری پیچیده و پر و پیمان خود را در اجرا داشته باشد و تمپایلوژن مجبور شد تا با اجرای صوتی در سالن نسبتاً تاریک کار خود را ادامه دهد. با این حال، استقبال مخاطبان در طول اجرا نشان داد که تمپایلوژن دسترسپذیرترین تجربه را به نسبت اکتهای دیگر فستیوال ارائه داد.
گروهی دو نفره متشکل از شاهین انتظامی (TEGH) و بهرنگ نجفی (Bescolour) که عمدتا در سبک IDM و Hardcore فعالیت میکند. تمپایلوژن با صدادهی بهتر و دوز هاردکور کمتر به نسبت کنسرتهای پیشین خود پختهتر ظاهر شد. با این حال همچنان مشکلاتی در فرم اثر (به ویژه در ترنزیشن بین بخشهای مختلف) و طول مدت زمان اجرا وجود داشت. این اجرا انرژی بالایی داشت که با استقبال گرم تماشاگران هم مواجه شد.[/box]
اجرای صدا و تصویر از [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/9t-antiope/” icon=”” target=”false”]9t Antiope[/button] و راینر کولبرگر
درخشش نویز
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]موسیقی نویز چارچوب تحلیلی و زیباییشناسی متفاوت و خاص خود را دارد. هنوز هم بسیاری این نوع موسیقی را با برچسبهایی چون «گوشخراش» توصیف میکنند و یا حتا قائل به موسیقی بودن آن نیستند. موسیقی نویز به لحاظ تاریخی سبقه اجتماعی و سیاسی محکمی در اعتراض دارد با این حال، به ویژه در نویز قرن بیست و یکم میتوان همان زیبایی متعارف و دسترسپذیرتر انواع دیگر موسیقی را پیدا کرد. اجرای مشترک 9T Antiope (گروه متشکل از سارا بیگدلی شاملو و نیما عقیانی) با راینر کولبرگر (فیلمساز و ویژوال آرتیست اتریشی) در همین رده قرار میگیرد. اجرای کمیسیون شده و تبادلی میان SET و CTM که میتوان آن را گل سرسبد اجراهای این فستیوال دانست. کامپوزیشن استخواندار با معماری خوشساخت، پرداختِ به کانسپت قوی، پلاتبندی، فراز و فرود و روایت معنادار که در آن همه چیز با روندی حساب شده به پیش میرفت.
نکته مثبت دیگر در این اجرا بکارگیری پالت صوتی نسبتاً بسیط است که ساخت و یا پردازش بخش عمدهای از صداها به صورت زنده انجام میشد. رنگبندی و پرداخت صوتی بخش گوینده/خواننده هم به خوبی توانست زیباییِ مقدس موسیقی کُرال را به درون دنیای نویز وارد کند. تنها نکته منفی درباره این اجرا شاید، هموزن و همسنگ نبودن بخش ویژوال با صدا بود. نویزهای تصویری کولبرگر در قسمت های محدودی توانست در تکمیل نویزهای صوتی 9T Antiope به خدمت درآید و برخلاف بخش صدا، کیفیت به یاد ماندنی در ذهن نداشت. در یک کلام، کار بازتابی است از دنیای معاصر و ارجاع به اسطورههای کهن، در قالب پرداخت به دنیای خیالی با حفظ تعادلی خلسهآمیز میان درخشش و زیبایی از یک سو و آشوب و آشفتگی از سوی دیگر.[/box]
اجرای صدا از Monolake
جشن صداها روی استیج خالی
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]سومین اکت در روز دوم فستیوال یکی از اجراهایی بود که شاید خیلیها منتظرش بودند. اجرای آهنگساز و برنامهنویس آلمانی، رابرت هنکه (Monolake) که به عنوان یکی از شناختهشدهترین تجربهگران موسیقی الکترونیک در جهان برای اولین بار در ایران، روی صحنه میرفت. هِنکه بعنوان یکی از خالقان اصلی نرمافزار موسیقی Ableton سیاههای از آلبومها و Installationهای مختلف را در کارنامهی خود دارد و در صحنهی موسیقی الکترونیک شخصیت مهم و تاثیرگذاری است. پرفورمنس او یکی از طولانیترین اجراهای فستیوال صت بود و میتوان گفت از نظر صداها و استایلها متنوعترینشان. آنچه بیش از همه در اجرای هنکه جذاب به نظر میآمد، تعدد رنگهای صوتیای بود که با نظمی در حال تغییر در دل هم محو میشدند و معجونی از موسیقی امبینت و موسیقی داب-تکنوی مینیمال میساختند. در شب پنجم مرداد هنکه بدون نورپردازی و ویژوال، خارج از استیج و پشت به مخاطبان به اجرا پرداخت؛ بیتوجه به اینکه بیش از نیمی از سالن که در سمت چپ و راست نشسته بودند [یعنی تمام بینندگان منهای آنهایی که در جایگاههای میانی سالن قرار داشتند] او را نمیدیدند. من هم که در منتهاالیه سمت راست سالن نشسته بودم از خیر تماشای اجراکننده گذشتم و با چشمانی بسته نزدیک به یک ساعت امواج احاطهکنندهی موسیقی هنکه را که از روی سرم عبور میکردند و در دل یکدیگر محو میشدند را حس میردم و با اینحال گمان میکنم همین برایم کافی بود.[/box]
پرفورمنسِ [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%A2%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D8%B3%D8%AA/” icon=”” target=”false”]رژین شرفی[/button]
جسور اما شلخته
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]آنچه روز آخر جشنواره SETxCTM را به نسبت اجراهای دیگر SET چه در این دوره و چه دورههای پیشین متمایز میساخت، دُوز بالای پرفورمنسِ لایو به ویژه در اجرای زنده روژین شرفی بود. او در اجرایش تقریباً همه کار کرد! اکت بدنی تئاتروار، نواختن گیتار بیس، صداسازی با اشیاء، کار با سینتیسایزر و لپتاپ، عکاسی آنالوگ و ظاهر کردن عکس و کارهایی از این قبیل. مشکل اما بیبرنامه بودن این اجرای پر و پیمان بود. برای مثال حرکات و مسیر حرکتی اکت بدنی ابتدای برنامه بسیار گنگ، گیجکننده و بیمنظور بود. عکسها نیز در جایگاه و ترتیب معناداری به نمایش در نمیآمدند. اکثر هنرمندان صدا به ویژه آنها که تأکید خاصی بر روی پرفورم زنده دارند، نگاشت صریح و معناداری را میان صداهای تولیدی و مکانیزم تولید صدا برای مخاطبان به نمایش میگذارند.
در این اجرا اما به خاطر نورپردازی نامناسب از یک سو و پردازشهای سنگین و لایههای زیاد از سوی دیگر، در مواقعی چنینی نگاشتی از صداهای تولیدی به اکت پرفورمر امکانپذیر نبود. مؤلف/اجراگر در تلاش است تا سفر و گذری بین سبکها، روشها و پارادایمهای مختلف در حوزه موسیقی و صدا داشته باشد. اجرای رژین شرفی اگر همراهی کانسپت، روایت یا دستکم پلاتبندی بهتر، پرفورم حسابشدهتر و کامپوزیشن محکمتری را داشت، کاری فوقالعاده از آب در میآمد با این حال همین اجرای شلخته هم توانست قابلیتهای بالای او را به خوبی به نمایش در آورد. اجرایی جسورانه از هنرمندی جوان و آتیهدار…[/box]
اجرای آنسامبل پویا پورامین و ربیع بعینی
قصهای بیسرانجام
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]پایانبخش اجراهای فستیوال SET X CTM اجرای ربیع بعینی و آنسامبل پویا پورامین بود که میتوان آن را در کنار اجرای شب نخست عطا ابتکار تنها تجربههای الکتروآکوستیک رویداد چهارم صت دانست. بوی شرقی موتیفهایی که دنیز تفقدی، پیانیست گروه در قطعهی آغازین مینواخت یاد همکاریهای فرانسوا کوتوریه و انور براهم را برایم زنده کرد، اگرچه در شب ششم مردادماه و در سالن تئاتر مستقل تهران داستان کاملا متفاوت بود. بعینی که در مرکز صحنه قرار داشت قلب گروه را با پالسهای الکترونیک تشکیل میداد و کنترباسالکتریک پورامین و پیکولوترومپت سردار سرمست در ساخت اتمسفر تاریک این اجرا به ایفای نقش میپرداختند. موسیقی تا نیمههای اجرا جستهوگریخته مخاطبان را مغلوب فضای وهمناک خودش کرده بود اما از نیمههای اجرا به بعد گویی دیگر از انسجام آغازین خبری نبود، تنها نویزهای پررنگ و پرطنین بعینی بود که ما را بیدار نگه داشتهبود. این مشکل حتی با ورود سیاوش امینی و اضافه شدن نویزهای دیستورت شده و پرریورب گیتار هم حل نشد (حتی این عدم انسجام شدت هم گرفت). آخرین اجرای فستیوال صت اگرچه در لحظههایی همنشینی بدیعی از سازهای روی صحنه را نشانمان داد اما در مجموع و در مقام مقایسه با آنچه از تجربیات مشابهی چون پروژهی مشترک سیاوش امینی و Zenjungle شنیدهایم، اجرای ایدهآل و بهیادماندنیای نبود.[/box]