«رامین صدیقی» از آن جریانهای یک نفره است که دستاورد مهمی دارد. اگر موسیقی پس از انقلاب ایران را به دقت بررسی کنیم افراد مهم و تاثیر گذاری وجود دارند که موسیقی ایران مدیونشان است؛ محمدرضا شجریان، سروش هیچکس، حسین علیزاده، شهرام شعرباف، سید محمد خاتمی، محسن نامجو، کیهان کلهر، شادمهر عقیلی، و بسیاری دیگر. هر کدام به نوعی بر گردن موسیقی حق دارند اما اصولاً یا در راستای فعالیتی جمعی حرکت کردند و روی اندوختههای یکدیگر سوار شدند یا شغل و وظیفهشان ایجاب کرده که کاری کنند و یا حتی به نوعی مجبور بودند؛ مانند شادمهر عقیلی که مجبور شد از ایران برود و با این حرکت جسارت را به خوانندههای داخلی هدیه داد. حتی شخصی مانند نامجو هم که در هیچ کدام از موارد نمیگنجد باز هم تاثیرش پس از خارج شدن از ایران کمتر شد و ادامه پیدا نکرد.
در میان تمام اسامی که در موسیقی پس از انقلاب تاثیرگذار بودند رامین صدیقی جریانی یک نفره است که حدود بیست سال روندش متوقف نشده و حتی هر روز تاثیراتش بیشتر هم شده است. رامین صدیقی درست زمانی که نشر و پخش موسیقی یا لاله زاری بود یا کلاسیک (ایرانی و غربی) به جریان سومی فکر کرد و نشر هرمس را تاسیس کرد. او کاری انجام داده که هنوز هم نه تنها بدنه جامعه بلکه تمامِ جامعه موسیقی ایران را هم درگیر نکرده است. به نوعی آنچه هرمس بازتاب میدهد به هیچ عنوان فراگیر نبوده و مخاطب محدودی را درگیر کرده است. اما این به هیچ عنوان به معنای کم اهمیت بودنِ این ارائه نیست.
رامین صدیقی و نشر هرمس (+) از ابتدا هم قصد فراگیر کردن محصولاتشان را نداشتند. نه اینکه از مخاطب گسترده استقبال نکنند بلکه محصولشان را درست میشناختند و میدانستند که شنوندهاش محدود است. رامین به دنبال مخاطبی بود که هرچند محدود است اما پیگیرتر، جویاتر و پویاتر از دیگر مخاطبان است و همچنین کالایی که نیاز دارد تولید داخلی ندارد یا در دسترس نیست. در گام اول تولیداتی که وجود داشت و قدرت عرضه نداشتند را عرضه کرد و با همین کار به موزیسنهای ایرانی جسارت تزریق کرد؛ جسارتِ تولید محتوایی خاص. حالا دیگر جایی برای عرضه شدن چنین محصولاتی وجود داشت و البته که پس از چند سال راه باز شد و حتی اگر هرمس بسیاری از آلبومهای خاص پسند را منتشر نمیکرد نشرهای دیگر این کار را میکردند. در عمل هرمس نوری بود که به قسمت تاریکی در موسیقی ایران تابانده شد.
پس مدتی هم صدیقی فعالیت تهیه کنندگی را به شکلی حرفهای (نسبت آنچه در ایران وجود داشت) و نزدیک به آنچه در جهان وجود دارد را تجربه کرد. تولید آثاری مانند آلبوم قشم، ریرا و چنگ و سرود از آن دسته بود. حتی در مهمترین اقدامش توانست ژیوان گاسپاریان را به ایران دعوت کند و کنار حسین علیزاده قرار دهد که حاصلش یعنی آلبوم به تماشای آبهای سپید، نامزد دریافت گرمی هم شد. شاید تعداد آلبومهایی که او پرودوسشان کرده کم بوده اما همیشه این دغدغه را داشته و امروز هم با کوارتت کاسته چنین روندی را پی گرفته است.
هرمس، جان گرفت و او توانست جایزه بهترین ناشر را در فستیوال «وومکس» دریافت کند؛ فستیوالی که دوستش داشت و روزگاری در آن شرکت میکرد و برای مجله «فرهنگ و آهنگ» گزارشش را مینوشت. همچنین رابطهاش را با نشر «ECM» مستحکم کرد و آلبوم «نقش» را با همکاری آنها منتشر کرد و حالا هم قرار است در تولید آلبوم دوم کوارتت کاسته با هم مشارکت کنند. در تمام این سالها هم در برگزاری کنسرتهای مهم ایران نقش اساسی داشته است. او با توجه به روابطی که دارد و در همکاری با جشنواره موسیقی فجر بسیاری از موزیسینهای جهانی را به ایران دعوت کرد؛ انور براهم، اشتفان میکوس، آنیا لخنر، نیک بچ و بسیاری آرتیستهای بزرگ و کوچک دیگر. همین چند هفته پیش هم هفته بداهه نوازی پیانو (show of hands) را در فرهنگسرای نیاوران برگزرا کرد که بیشک از مهمترین اتفاقات در موسیقی سال 96 خواهد بود.
حالا هرمس مخاطبش را پیدا کرده تبدیل به بِرَند شده است. مخاطبِ پیگیری دارد که هرچه منتشر کند میخرد و هر کنسرتی برگزار کند شرکت میکند. حتی به نوعی هرمس توانسته موسیقی جَز را مُد کند. با اینکه همیشه از سمت رامین صدیقی تاکید شده که فقط برای دلِ خودش و لذت این کار را میکند اما به هر حال نشر هرمس به نهادی سلیقه ساز تبدیل شده است و چه بخواهد و چه نخواهد از این به بعد مسئولیتی برگردنش است؛ مسئولیتی که شاید در مصاحبه یا سخنرانی بتواند از زیر بارش شانه خالی کند اما بعید است در خلوت خودش نادیدهاش بگیرد.
حالا نشر هرمس به نقطه حساسی رسیده است؛ جایی که با تولیداتش میتواند مخاطب را بالا و بالاتر ببرد و یا فقط وانمود کند که این کار را میکند. هرمس امروز تعدادی مخاطب و طرفدار سرسپرده دارد که بدون هیچ منطقی و شاید خیلی احساسی فقط پشتیبانش هستند و تعدادی دشمن هم دارد که باز هم بیمنطق دشمنی میکنند. چنین دوگانگی هم به صورت طبیعی ایجاد میشود. اما حالا صدیقی میتواند پا را فراتر از اینها بگذارد و هر دو را نادیده بگیرد. نشان دهد که قرار نیست به یک سطح مشخص بسنده کند و میخواهد افقهایش را گستردهتر کند. راهی دشوار است چرا که وقتی به موفقیتی میرسید و میتوانید پادشاهی کنید باید نادیدهاش بگیرید. با وجود برگزرای فستیوالی به قدرت و بزرگی Show Of Hamds به نظر میرسد هرمس در 3 سال گذشته، تنها از پایهای که ساخته استفاده کرده و کمتر دنبال هدفهای سختتر از توانش رفته است. کاری که روزگاری با جسارت و برنامه ریزی و البته رندیِ همیشگی مدیرش انجام میداد.
در این پرونده نگاهی میکنیم به فعالیتهای یکی از مهمترین نشرهای موسیقی ایران (نشر هرمس) و در گفتگویی انجام دادیم با رامین صدیقی و موزیسنهایی که با او همکاری کردند. همچنین قرار است پرداختن به نشرهای موسیقی ایران ادامه دار باشد و در هر شماره به یکی از نشرهای فعال در حوزه موسیقی ایران بپردازیم و مسائل یا مشکلات مختلف را در رابطه با هر کدام بررسی کنیم.
[button color=”green” size=”small” link=”https://owrsi.com/author/siamakgh/” icon=”” target=”false”]نوشته: سیامک قلی زاده[/button]