در ستایش آهنگ « درد بی دردی » از گروه داماهی
1. خاک و هرویین
|به ابراهیم منصفی|
سالوادور دالیِ بندر، نوشته خواباش پر از گراز و بزمچه است، پر از گریه و عذاب. دقیقتر بگویم نوشته است «خووُم پُرِ گُرازِن و کِراسِن، پُرِ گیریک و عذاب». و ما چه ابلهانه تمام این سالها ترانهی فارسی را از گویش و لهجه، از چگالی و بار کلمات و از چیدمان واژههای خوشآهنگ و زیبا تهی کردیم و جان زبان را گرفتیم. بله «ابرام» سالها پیش بدون هیچ هیاهو و ادعایی، بدون هیچ صفحهای در فضای مجازی در کنار تنگه، شعرهایش را خواب میدید و خوابهایش را زندگی میکرد. و ما هنوز شعرهایمان را هرگز نفس نمیکشیم. شعر «درد بی دردی» آنقدر پیشرو و عمیق و اصیل و درست و بینقص است، آنقدر حافظهی تاریخی، آنقدر بغضهای فرو خوردهی یک ملت را با خودش حمل میکند که اگر چشمهایتان را ببندید و به آن گوش دهید، بیابانهای تیسفون را میبینید و مردی سوار بر اسب که مثل گردباد میرود تا خبر شکست آخرین گردان ایرانی را به دربار برساند. چشمهایتان را اگر ببندید قایق ماهیگیران جنوب را میبینید که از توفان خلیج به ساحل برمیگردند، با یک سرنشین کمتر و چشمانی بهتزده. شعر «درد بی دردی» مدینهی فاضلهی ترانهی فارسی است.
2. خاک سرخ، خاک سرمه
|به رضا کولغانی|
از قایق پیاده شدم و قدم در خاک مرموز جزیرهی هرمز گذاشتم. و به ارواح سرگردان مردمان قتلعام شده توسط شاهعباس کبیر سلام کردم. خالو سوار بر یک موتورسیکلت عهد اشغال پرتغالیها سر رسید. با شلواری گشاد، دمپایی به پا، چفیهای بسته بر پیشانی، یک کاپشن زرد به تن و صورتی سوخته از آفتاب تیز. ترک موتور پرتغالیها نشستم و وارد جهان جنها شدم. شما خالو را با گیتار کوچکاش کنار ساحل سرمهای ندیدهاید، خالو را در درهی ستارگان، نه او را دور از هیاهوی کنسرتها و اوپنینگهای دافپسند تهران ندیدهاید. جایی که فقط او و موسیقی حضور متعالی و واقعی دارند. بعد از فرهاد و نامجو، خالو تنها خوانندهی مردیست که چنگ به دلام زد و صدایش مثل بابا زار، جنِ شهر را از تنام در کرد. بله تو به شکل حیرتآوری به موسیقی اجدادت متصلی خالو در غیر اینصورت ملودی «درد بی دردی» بهوجود نمیآمد، تو هم مثل منصفی و خالو قنبر آبروی موسیقی بندری وگرنه حنجرهات این همه زیبا و جانکاه نمیخواند: غزلتِرین غزلُم سقف آسمون ایخا
3. خلاق، نجیب، تنها
|به داماهی و دارا دارایی|
دارا، ابی، شایان و حمزه، موزیسینهای خلاق این گروه را اگر از نزدیک ببینید مطمئن میشوید که این گروه در فضای موسیقی سطحی ما هرگز موفق نخواهند شد. به چند دلیل مهم. یک، دلیل اول را برای مصلحت خودشان نمیتوانم بگویم. دلیل دوم، برخلاف خیلی از موزیسینهای جوان، موسیقی را خیلی خوب میفهمند. دلیل سوم، چون آنها بلد نیستند روی موج سوار شوند و دروغ بگویند. آنها بلد نیستند تقلبی باشند و تقلب کنند، در نتیجه تنها میمانند. تنهاهای خلاق به شما تبریک میگویم که شبیه هیچ کس جز خودتان نیستید، و ادای کسی را در نمیآورید، و در هر آهنگتان خطر میکنید. توی کنسرتها لباسهایی سیاه و قرمز با موتیف محلی میپوشید و به این کاری ندارید که خز و خیلها دوست دارند شما خیلی رنگیپنگی باشید. ممنون که میدانید موسیقی جای ژانگولر بازی نیست و هر کسی سهم خودش را از سر سفرهی هر آهنگ برمیدارد. ممنون که حتا در کاور¬ آهنگهایتان به گرافیک خاص و ویژه اهمیت میدهید و علاقهای به ژستهای بچهخوشگلانه ندارید. شما درد بی دردی ندارید. به خاطر تنظیم حیرتآور و صدای نجیب سازهایتان در آهنگ « درد بی دردی » قربان و صدقهتان میروم.
نوشته احسان گودرزی
[button color=”red” size=”small” link=”http://www.musicema.com/Damahi-Darde-Bi-Dardi” icon=”” target=”true”]دانلود آهنگ گروه داماهی[/button] [button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C/” icon=”” target=”true”]مصاحبه با گروه داماهی[/button]