آلبوم های سال ۲۰۱۶ که باید شنید
در آستانه سال ۲۰۱۷ میلادی، نگاهی میندازیم به یه سری از آلبوم های سال ۲۰۱۶ که باید شنید. سال ۲۰۱۶ برای موزیک خیلی دراماتیک بود. از یه سمت کلی آلبوم و آهنگای خوب اومد و یه موزیسین (باب دیلن) جایزه ادبی نوبل رو گرفت ولی از سمت دیگه مرگ بزرگایی مثل دیوید بویی یا لئونارد کوئن حسابی همه رو شوکه کرد.
در سال ۲۰۱۶ الگوهای زیادی رو میشه دید. اولاً چند بازگشت جانانه رو داشتیم از جیمیوال تا دیوید بویی و ریدیوهد و … . سایه اندختن بحرانهای زندگی مثل طلاق یا مرگ یه عزیز روی کار خیلی از موزیسنها، انرژی عجیب و غریبی بهشون داد تا آلبومای فوقالعادهای ارائه کنن. مثلاً مرگ پسر نیک کیو یا طلاق تام یورک از همسرش مهاجرت نه چندان خودخواسته یوهان یوهانسون.
سال ۲۰۱۶ رو هم در عین حال باید مشارکتیترین سال موزیک در قرن بیست و یکم دونست. امسال همکاریهای خیلی زیادی بین موزیسینهای مختلف اتفاق افتاد. البته منظورمون آهنگای مشترک و فیت دادن نیست بلکه بیشتر همکاریهای پشتپردهای رو میگیم مثل گیتار زدن اریک کلپتون برای آلبوم جدید رولینگ استون، همکاری RHCP با Danger Mouse یا همراه شدن ورون با جیمز بلیک برای تولید آلبوم جدیدش.
یه نکته جالبتر پاپتر شدن تجربیها و تجربیتر شدن پاپها بود! آلبوم بیانسه خواننده جریان اصلی سبک آر اند بی و پاپ پر بود از چیزایی که کمتر توی یه آلبوم پاپ میبینی و از اون سمت هم هنرمندایی که همیشه پیچیدگی و تجربه خاصی توی کارهاشون بود آثاری رو دادن که خیلی آسونتر و پاپتر صدا میداد ولی همچنان باحال بود مثل ریدیوهد یا تیم هِکِر. در مجموع ۲۰۱۶ سال پر ثمری بود برای موزیکبازها.
در ادامه لیستی رو میاریم از آلبومهای شنیدنی در سال ۲۰۱۶. قبل از هر چیز لازمه اشاره کنم که لطفاً به این لیست به چشم یه پیشنهاد نگاه کنید. درباره رتبهبندی هم باید بگم که ما آلبوها رو ارزشگذاری نکردیم همونطور که میبینید در عنوان مطلب هم نوشتیم آلبومهای شنیدنی و نه آلبومهای برتر. این رتبهبندی برای ما یه کار خیلی سخت و در عین حال بانمک بود. رتبه بالاتر صرفاً به این معنی که به مذاق نویسنده مطلب بیشتر خوش اومده همین! نه اینکه این آلبوم از قبلیها بهتره. امسال هم مثل سالهای گذشته کلی آلبوم بیرون اومده که ما لزوماً همه اونها رو نشنیدیم. نکته بعدی اینکه موسیقی تا حد زیادی سلیقهای و من در این لیست تماماً از دیدگاه سلیقه شخصی خودم برخورد کردم و نه یه نقطهنظر فنی یا حرفهای. پس اگه از هنرمند مورد علاقهتون یا سبکی که خیلی گوش میدین عنوانی در این لیست نمیبینید لطفاً اون رو به پای سلیقه موسیقایی من بگذارید و نه چیز دیگه 🙂 در نهایت اگه جای آلبومی رو توی این لیست خالی میبینید حتماً نظرتون رو به ما بگین و حتا اگه تونستید لیست خودتون رو به ما ارائه بدین. توی کانال تلگرام اورسی و همینطور صفحه اینستاگرام ما هم میتونید به مرور نمونههای صوتی آلبومهای معرفیشده رو بشنوید.
[button color=”red” size=”small” link=”http://tlgrm.me/owrsiadmin” icon=”” target=”true”]ارتباط با ما از طریق تلگرام[/button]
#45
Cistern
Jherek Bischoff
سبک: تجربی
یه آلبوم امبینت و سینماتیک تجربی که فرایند ضبط عجیب و غریبی رو طی کرده! قبلاً این آلبوم رو توی کانال اورسی معرفی کردیم. [tooltip text=”ژرک بیشاف” gravity=”s”]Jherek Bischoff[/tooltip] موزیسین آمریکایی که هم دستی توی آلترناتیو راک داره و هم نئو کلاسیک. این بار به سراغ یه تانکر آب بزرگ زیر زمینی رفت و یه ارکستر رو در اون تانکر قرار داد! reverb طبیعی و خیلی بالای اونجا، رنگبندی و فضای مد نظر ژرک رو به کار داد. اما مجبور میشه به خاطر شرایط تنفسی نوازندهها، ادامه ضبط رو به استودیو منتقل کنه. در سومین آلبوم شخصی ژرک، صداهایی رو میشنویم که انگار از اعماق یه اقیانوس به ما میرسن و جایی امن و تاریک توی دنیای درونمون، آرامش عجیبی رو تجربه خواهیم کرد…
#44
Minor Victories
Minor Victories
سبک : آلترناتیو، پستراک، شوگیز
خبر تشکیل این سوپر گروه خیلیها رو سورپرایز کرد و همه منتظر موندیم تا آلبومشون بیرون بیاد. سوپر گروهی که اعضاش از سه پارادایم مختلف و نزدیک به هم اومدن. ترکیبی از سه گروه Slowdive (دریمپاپ)، Mogwai (پستراک) و Editors (ایندی). قابل حدسه که توی موزیکشون چیزای مختلف و زیادی رو میشه شنید. آهنگها به همون خروش پستراک موگوای میرسن و بعد به فضای فانتزی دریم پاپ مهاجرت میکنن و البته شاد و شنگولی ایندیها هم که جای خود داره. در جایی هم گریزی میزنن به زهیهای نئوکلاسیکی و امبینتی. البته باید اعتراف کنیم که انتظار آلبوم به مراتب بهتری رو از یه همچین سوپر گروهی داشتیم اما همین هم نشون داد که وقتی چند تا موزیسین با تجربه و با استعداد دور هم جمع شن در نهایت خروجی کار راضیکننده است.
#43
The Invisibles
Tape Loop Orchestra
سبک : امبینت، الکترونیک، مدرن کلاسیکال
ما از مغاکی با نام «مرگ» میترسیم چرا که از کمبود تخیل رنج میبریم. خود را تسلیم مرگ کنید! ابعاد دیگری ورای این دنیای مادی وجود دارد و کسانی در آنجا برای ما نوری را روشن کردهاند تا راه را نشانمان دهند.
پروژه شخصی آقای [tooltip text=”اندرو هارگریوز” gravity=”s”]Andrew Hargreaves[/tooltip] این بار با خوانندهای به نام [tooltip text=”بت رابرتز” gravity=”s”]Beth Roberts[/tooltip] همراه شد و آلبوم کانسپتی رو ارائه کرد با فضای وهمگونه، مهآلود و سورئال که «مرگ» و «حضور» رو مورد توجه خودش قرار داده. سؤال اصلی در ذهن رابرتز این بوده که آیا مرگ پایان همه چیزه و کسایی که میمیرن تلاش میکنن تا با ما ارتباط برقرار کنن؟ این ویژوال آرتیست موزیسین با الهام از مکاتب [tooltip text=”فرا روانشناسی” gravity=”s”]Parapsychology شاخهای از روانشناسی که پدیدههای ماورالطبیعه رو مطالعه و بررسی میکنه.[/tooltip] و هنر آوانگارد قرن بیستم میره سراغ جواب این سؤال و نتجیه میشه یه آلبوم دوطرفه با صداهایی چند لایه و «فضا»هایی که به نرمی در هم حل میشن و تغییر میکنن.
#42
Remain Calm
Mica Levi & Oliver Coates
سبک : تجربی
نوازنده باسابقه ویولنسل و تهیهکننده انگلیسی آقای Oliver Coates امسال دو تا مشارکت عالی داشت یکی با ریدیوهد در تولید آلبوم آخرشون و از اون مهمتر آلبوم مشترک خودش با خانم Mica Levi هنرمند تجربی که سابقه کار در هزار و یک ژانر مختلف رو داره. نتیجه همکاریشون، که هر دو تعلیمدیده در موسیقی کلاسیک هستن، شده یه آلبوم ترکیبی از صداهای الکترونیک و آکوستیک و سبکهای مختلف از باروک بگیر تا تکنو و grime. این اثر البته تا حد خیلی زیادی نامتعارفه. گلیچ شدن و داب انداختن روی چلو نوازیهای اولیور رو بزارید کنار کلاژهای صوتی و فضاسازیهای میکا. نتیجه یه ترکیب تجربی ناب و لذتبخش از کار در اومده.
#41
Hold/Still
Suuns
سبکها : آرتراک، موج نو
سومین آلبوم این گروه کانادایی هم اومد. اونا تغییر کردن یا بهتره بگیم خیلی کاملتر و دقیقتر شدن و با حساب کتاب بیشتری کار میکنن. به سمت نویز گرایش پیدا کردن و موزیکشون تا حدی ماشینیتر و چرکیتر شده (امسال گرایش به نویز زیاد داشتیم نه؟). این آلبوم اونا یه گله و شکایت درست حسابی از دنیایی که تووش زندگی میکنیم. یه جور بازتابه از آشفتگی ذهنی ما آدمای معاصر توی این دنیای لعنتی معاصر.
#40
Orphée
Jóhann Jóhannsson
سبک : نئو کلاسیک
این آلبوم یکی دیگه از بازگشتهای دلنشین ۲۰۱۶ بود. این آهنگساز نئوکلاسیک ایسلندی بعد از شش سال آلبومی رو ارائه داد بر مبنای افسانه اورفئوس. تراژیک عاشقانهای که مورد توجه هنرمندای زیادی قرار گرفته. این کار رو ولی باید یه آلبوم خیلی شخصی از یوهانسون بدونیم. یوهان این بار ساندترک فیلمی از زندگی خودش رو ساخته. «دورهای که مرگِ یه رابطه قدیمی و تولد یه رابطه جدید رو میبینی، زندگی قبلی رو پشت سر میگذاری و زندگی جدیدی رو در یه شهر تازه شروع میکنی». اشاره یوهانسون در اینجا به یه بحران شخصی و مهاجرتش از کپنهاگ به برلینه. تصویری از چرخه مرگ و زایش با نئوکلاسیک سینمایی یوهان یوهانسون.
#39
Until the Hunter
Hope Sandoval & The Warm Inventions
سبک : دریم پاپ
بعد از هفت سال، خانوم [tooltip text=”Hope Sandoval” gravity=”s”]خواننده Mazzy Star[/tooltip] با همراهی درامر My Bloody Valentine به صحنه برگشت و آلبومی داد که طرفداراش رو حسابی راضی کرد. Hope امسال البته در کنار Massive Attack هم بود و یه آهنگ براشون خوند. در مورد این آلبوم باید بگیم همه چیز همونطوری که از ملکه ملونکولیا انتظار داریم و حتا بهتر. آلبومی با صداهای عمیق، رویایی، شهوانی و مستگونه Hope در کنار یه موزیک نئو سایکدلیک و تا حدی هم امبینتی در یه قالب دریم پاپ. همخوانی Kurt Vile با Hope توی این آلبوم، سورپرایز خیلی خوبی بود.
#38
You Want It Darker
Leonard Cohen
سبک : فولک راک
«تو آن را تاریکتر میخواهی» آخرین عاشقانه لئونارد کوهن بود که امسال منتشر شد و چند هفته بعد از انتشارِ آن برای همیشه از افسردگی و رخوت رها گشت. افسردگی ناشی از فقدان محبوبهی پرشور جوانیاش، مارین ایلن نروژی که جولای 2016 درگذشت. در طول آلبوم صدای ویولن نفوذ اندوه کلام کوهن را دو برابر میکند و آرپژهای گیتار آنرا همراهی مینماید. در نهایت شنیدن آلبوم، این حس را ایجاد میکند که کوهن برای وداع و رفتنش موسیقی متنی ساخته که تا سالهای سال این آخرین مرثیهی نومیدانه، در ذهن طرفدارانش باقی بماند. – سامان
#37
Marconi & The Lizard
Joe Acheson
سبک : موزیک کنکرت
هر وقت صحبت [tooltip text=”موزیک کنرکت” gravity=”s”]Musique Concrete مفهومی که دهه ۴۰ به وسیله پییر شفر فرانسوی مطرح شد و به یه رویکرد پایین به بالا در آهنگسازی اعتقاد داره. در موزیک کنرکت آهنگها تماما با استفاده از صداهای ضبط شده ساخته میشن مخصوصا صداهایی که در محیط اطراف و زندگی روزمره خودمون میشنویم.[/tooltip] به میون میاد ذهنمون میره سمت یه سری صداهای خیلی انتزاعی که بیشتر دارن یه [tooltip text=”soundscape” gravity=”s”]صدا یا ترکیبی از صداهایی که نمایانگر یک مکان، هویت صوتی یا خاطرهای شنودی هستند ولی در نهایت مرتبط با یک محیط مشخصن.[/tooltip] رو میسازن تا یه آهنگ. واقعیت هم اینه که اکثر فعالای این عرصه رو بیشتر باید یه [tooltip text=”هنرمند صدا” gravity=”s”]Sound Artist[/tooltip] بدونیم تا موزیسین. اما Joe Acheson که بیشتر با پروژه جانبیاش یعنی Hidden Orchestra شناخته میشه امسال آلبومی داد که آهنگاش تماماً از صداهای ضبط شده در محیطهای طبیعی، شهری و … ساخته شده. صداهایی که بعضا بریده و انگولک شدن و برعکس خیلی از هنرمندای دیگه موزیککنکرت از شکلگیری فاکتورهایی که حس موزیکالیته رو تقویت میکنن (از جمله groove) نه تنها اجتناب نکرده بلکه کاملاً هم به سمتشون رفته.
#36
The Hope Six Demolition Project
PJ Harvey
سبکها : آلترناتیو راک، جز راک، نئو سایکدلیا
نتیجه سفرهای بانوی آلترناتیو به کوزوو، افغانستان و آمریکا شد یک کتاب شعر و یک آلبوم. اون هم بعد از پنج سال. ریدیوهد تنها کسی نبود که یه امسال یه «بازگشت رو به جلو» رو زد. پیجی هم همین کار رو کرد. هاروی مثل همیشه جان پریش و Flood رو به عنوان تهیهکننده در کنار خودش داشت اما این بار از نوازندههای بیشتر و متفاوتتری استفاده کرد. پیجی که توی هر آلبومش یه چالش شخصی برای خودش تعریف میکنه و یه فضای کاری جدید رو تجربه میکنه اینبار در مورد چالش کمی محافظهکار تر عمل کرد اما مثل بویی (و خیلیهای دیگه) سبک دوستداشتنی جز رو با یه سری از متریالهای قدیمی خودش ترکیب کرد و گوشه چشمی هم به سایکدلیکفولکهای دهه شصت میلادی نشون داد. مضمونهای این آلبوم هم مثل [tooltip text=”کار قبلیش” gravity=”s”]Let England Shake[/tooltip] سیاسی و اجتماعی هستن. البته دیگه جنگ مسئله نیست و این بار بیشتر فقر و مشکلات اجتماعی مدنظر قرار گرفته از جمله برنامههای مسخرهای مثل [tooltip text=”HOPE IV” gravity=”s”]برنامهای با هدف تبدیل مجیطهای «نابهنجار» شهری به مکانهایی «مفید» که البته در آمریکای غرق شده در کاپیتالیسم نتیجهاش شد به حاشیه روندن فقیرها و بیخانمانها[/tooltip] که پیجی تو [tooltip text=”دو تا آهنگ” gravity=”s”]The Community of Hope و The Ministry of Social Affairs[/tooltip] حسابی از خجالتشون در اومده. این آلبوم شاید اون [tooltip text=”عنصر گرخاننده” gravity=”s”]منظورمون همون Wow-factor که اجانب میگن :))[/tooltip] آلبومای قبلیاش (مخصوصاً دو تای قبلی) رو نداشته باشه اما هر چی بیشتر بهش فرصت میدی بیشتر ازش خوشت میاد.
#35
Crayon Soul
Corbu
سبک : دریم پاپ، ایندی الکترونیکی
سال پیش Tame Impala و امسال هم این گروه نیویورکی که جا داشت بیشتر از اینها شنیده بشن. موزیکشون کمی تا قسمت زیادی عجیب و غریبه طوری که انگار داری به یه انیمیشن یا فیلم فانتزی و sci-fi گوش میدی! ولی حال و هوای پاپ رو مخصوصاً با توجه به وکالشون دارن. نیویورکین اما اون شنگولیسم ایندیراک لیورپول در کارشون به چشم میاد. البته آهنگها به لحاظ فرم، استایل و حال و هوای کلی تنوع خیلی بالایی داره. اونا رو با گروههایی مثل MGMT مقایسه کردن ولی کار Corbu تا حدی یه اورجینالیته مخصوص به خودش رو داره. اولیش که توی لیست ما اومد ولی باید ببینیم در آلبومای بعدیشون چیکار میکنن.
#34
Post Pop Depression
Iggy Pop
سبک : پست پانک
سه نسل از پست پانک و مشتقاتش پشت این آلبوم ایستادن. ایگی پاپ این بار با دو عضو گروه Queen of The Stine Age و درامر گروه Arctic Monkeys آلبوم Post Pop Depression رو عرضه کرد. در جایی گفته احتمالاً این آخرین آلبومی که قراره ازش بشنویم 🙁 الان نزدیکه نیم قرنه که ایگی در صحنه پانک فعاله و این آلبوم آخریش هم نه مثل همیشه که حتا بهتر از قبل، کپی برابر اصل شخصیت خودشه : جذاب، باحال، بامزه و کر کثیف. طنز تلخ ماجرا، شباهت زیاد این آلبوم به کارهای مشارکتی ایگی و بویی در دهه ۷۰ه. این آلبوم درست یک ماه بعد از فوت بویی بیرون اومد و به نوعی ستایش (tribute) ایگی از دوست قدیمی و تهیهکننده اولین آلبوم شخصیشه. بهترین توصیف درباره این آلبوم در خودش وجود داره جایی که ایگی میگه:
I’m gonna break into your heart, I’m gonna crawl under your skin
#33
Omar Rodriguez Lopez
آلبومهای ۲۰۱۶
سبکها : تقریباً همه چیز و تحقیقاً هیچچیز!
این موزیسین پورتوریکویی برای طرفدارای پست پانک، پراگرسیو و آرتراک یه اسطوره معاصره. فعالتر و دیوانهوارتر از همیشه، آقای رودریگز لوپز خودش رو توی به چالش سختی کشید و امسال ۱۲ تا آلبوم بیرون داد! هر کدوم با حال و هوا دنیای مخصوص به خودشون! از تجربه سبک [tooltip text=”آمریکانا” gravity=”s”]Americana استایلی در فولک راک که ترکیبی از همه سبکهای ریشهای آمریکایی از بلوز و آر ان بی گرفته تا کانتری و گاسپل.[/tooltip] و [tooltip text=”سِرف” gravity=”s”]استایلی در راک که از دل خردهفرهنگی به همین اسم در جنوب کالیفرنیا بیرون اومده. در موزیک سرف سعی میکنن تا یه حال و هوای ساحلی رو به فضای آهنگها بدن. این کار رو با شبیهسازی صدای موجها به کمک استرامهای پر از ریورب گیتار الکتریک و همراهی (وکال هارمونی) وکالها انجام میدن.[/tooltip] در Corazones تا پراگرسیو آغشته به نویز Blind Worms Pious Swine و رفتن به سراغ موسیقی مراکش و اعراب شمال آفریقا در Infinity Drips و تجربه موسیقی الکترونیک و جز سرساماور جان زورنطور و هزار یک سبک وسیاق دیگه! بیشتر از این حرفی نمیزنیم ولی مطمئن باشید بعداً مفصلتر درباره این روانیِ دنیای تجربی و آرتراک خواهیم نوشت چرا که چالش دیوانهوارش رو قراره در سال ۲۰۱۷ هم ادامه بده…
#32
Glitterbust
Glitterbust
سبک : نویز، نویز راک
اگه از علاقهمندای پستپانک و نویز راک هستید پس حتماً Sonic Youth رو میشناسید. آلبومای این گروه و پروژههای جانبی اعضاش مخصوصاً Thurston Moore همیشه برای طرفدارای این دو سبک جذاب بوده و هست. این بار اما Kim Gordon بیسیست با پروژه جانبی خودش حسابی همه رو غافلگیر کرد. بله خانوم بیسیست به جای بیس رفته سراغ گیتار الکتریک و با Alex Knost یار قدیمیش همراه شده و اولین آلبوم از پروژه دو نفره جدیدشون رو ارائه دادن. یه آلبوم نویز راک خالص و تمام عیار. نسبت به کارهای موور المانهای پانک و پستپانک خیلی کمتری داره و در عوض فیدبکهای امپ و نویزهای ساختار یافته و نونوار تری داره. گوردون نشون داد که توی فضاسازی باگیتار الکتریک (و مخصوصاً فیدبک امپلیفایر) از همبندیهای خودش واقعاً یه سر و گردن بالاتره!
#31
Music For Cats Album One
David Teie
سبک : موسیقی گربهها!
از دیدن سبک این آلبوم تعجب کردین؟ اما اشتباه نکنید. با یه آلبوم که از صداهای ضبط شده گربهها ساخته شده سر و کار ندارید. با آلبومی سر و کار دارید که چه از شنیدن آهنگاش خوشتون بیاد چه نیاد اهمیتی نداره! چرا که آهنگاش برای خوشایند گربهها ساخته شده و نه آدمها! آقای David Teie چندین سال متمادی وقتش رو صرف تحقیق روی واکنش گربهسانان به موسیقی کرده و بر مبنای همین تحقیقات بلند بالاش که توی ژورنالهای معتبر علمی هم بارها و بارها منتشر شده، آلبومی رو ساخته که اعتقاد داره شنیدنش کیفیت زندگی گربهها رو بالاتر میبره. اما اگه گربه نیستید و گربه هم ندارید دست کم یکبار این آلبوم رو بشنوید. انگار که با ترکیبی از امبینت، موسیقی مجلسی و موزیککنکرت مواجهایم. ما که خوشمان آمد و کیفیت زندگیمون بالاتر رفت گربهها دیگه به جای خود 🙂
#30
Everywhere at the end of time
The Caretaker
سبکها : تجربی، امبینت
تصور کن یه ماهی هستی و داری توی اقیانوس شنا میکنی. یهو وارد یه سالن رقص ویکتوریایی بزرگ تو یه کشتی به زیر آب رفته میشی که یه گرامافون قدیمی داره چیزی شبیه به بیگبندهای [tooltip text=”دوران بحران اقتصادی بزرگ” gravity=”s”]در دهه ۱۹۲۰ میلادی آمریکا با بزرگترین بحران اقتصادی در تاریخ خودش مواجه شد[/tooltip] و ساندترکهای [tooltip text=”دوران طلایی هالیوود” gravity=”s”]این اصطلاح رو معمولا به هالیوود دهه ۲۰ تا اواخر ۵۰ میلادی میگن. اما اینجا منظور ما بیشتر موسیقی فیلمهای صامته در همون دهههای ۲۰ و ۳۰ه[/tooltip] رو پخش میکنه! انگار داری سر و صداهای ذهن یه پیرمرد رو میشنوی که فراموشی گرفته. تصاویر و صداهای محو و مبهمی که نمیدونه خاطرهن یا رویا. آقای جیمز کربی چندین ساله متأثر از هانتولوژی ژاک دریدا و مشکلاتی که توی زندگی خانوادگیاش داشته موضوع زمان و حافظه رو در کارهاش مدنظر قرار داده. امسال هم آلبوم Everywhere at the end of time منتشر شد و این بار به سراغ موضوع حافظه و فراموشی رفته. آلبومی که بسیار شنیدنی است.
#29
Vigils
Richard J. Birkin
سبک : نئوکلاسیک، امبینت
لیستی که میبینید پُرِ آلبومهای تماماً تجربی یا کارهایی که از عناصر تجربی زیادی استفاده کردن. اما قبل از هر چیز خیالتون رو راحت کنم. این آلبوم فاقد حتا یک عنصر نامتعارفه و یه اثر تماماً کلیشهای به حساب میاد. پس چرا توی لیسته؟ خب فقط برای اینکه بگیم یه موزیک لزوماً در صورتی که خیلی خاص، تجربی یا نامتعارف و خفن باشه باارزش نیست! کارهایی هم هستن که خیلی سادهن و شاید به لحاظ خلاقیت حرفی برای گفتن نداشته باشن اما در عین حال زیبان مثل این آلبوم از آقای بیرکین انگلیسی که پیشتر از اینها در سبکهای ایندی و آلترناتیو فعالیت میکرده و حالا به نئوکلاسیک و امبینت رو آورده. شنیدن Vigils تجربه توأم با آرامش و لذتبخشی خواهد بود نه روی حساب «خفن» بودنش بلکه صرفاً برای سادگی و زیبایی که داره 🙂
#28
Weyes Blood
Front Row Seat To Earth
سبکها : ایندی فولک، سایکدلیک فولک، سایکدلیک پاپ
Natalie Mering امسال دومین آلبوم از پروژه جانبیاش که از اسم یکی از رمانهای ترسناک آمریکای معاصر برداشته رو ارائه داد. ناتالی از اون رده هنرمندایی بود که امسال از بار تجربی کارش کم کرد و موزیک در دسترستر و در عین حال باحالتری رو ساخت. با ترانههای درونگرایانه و عمقیش این بار صدای خودش رو کمتر دستکاری کرده و درست در مرکز کار قرار داده. با حال و هوای نونوار شدهای از سایکدلیک فولکهای دهه ۶۰ شنیدن این آلبوم Weyes Blood بسیار توصیه میشه (برای من مثل یه جور Mazzy Star رنگارنگتر بود). قطعاً آهنگهایی مثل Do You Need My Love یا Diary و حتا Generation why در پلیلیست شما جاشون خالیه.
#27
Turmalinturm
Fogh Depot
سبک : نیو جز
امسال برای [tooltip text=”نیو جز” gravity=”s”]Nu Jazz[/tooltip] سال نه خیلی خوب و نه خیلی بدی بود. آلبوم جدید BADBADNOTGOOD چنگی به دل نزد و کار Yves Tumor هر چند که نقدهای مثبت و خوبی گرفت اما به ما که نچسبید! با این حال شرقیترها کارهای بهتری نسبت به غربیها ارائه دادن مثل Niechęć لهستانی و البته تریوی روسی Fogh Depot که امسال با آلبوم Turmalinturm به میدون اومدن. اونا با اولین آلبومشون تونستن توجه طرفدارای گروههایی مثل Portico و Bohren und der Club of Gore رو جلب کنن. ترکیب دِرُن، نویز و جز با همراهی ملودیهای ملونکلیک ساکسفون حالا پختهتر از قبل هم شده. بار نئوکلاسیک و مینیمالیسم در این آلبوم نسبت به قبل بیشتر هم شده و در عین حال رنگبندی کمی گرمتر و میکس آهنگها کمی وایدتر شده. ترمالین سنگیه که بسته به زاویهای که بهش نگاه کنی رنگش فرق میکنه و آلبوم آخر Fogh Depot هم نسبت به قبل آلبوم چند وجهیتریه.
#26
On Behalf of Nature
Meredith Monk
سبک : آوانگارد
بانوی کهنهکار نیویورکی، کارهاش همیشه ترکیبی بوده از موسیقی، رقص و نمایش. اون یکی از تاثیرگذارترین آهنگسازا و خوانندههای موسیقی معاصره طوری که اثر کارهاش رو در موسیقی غیر کلاسیک از بیورک گرفته تا دیجی اسپوکی میشه به وضوح مشاهده کرد. این بار خواسته تا توجه ما رو به زمین و طبیعت جلب کنه. شاید وجود طبیعت اون قدر برای ما طبیعی شده که متوجه آسیبهایی که بهش میزنیم و خطری که ما رو تهدید میکنه نیستیم. در این آلبوم صدا هست اما کلمه نیست و با این حال یه دنیا حرف و تصویر داره. مردیت با همراهی آنسامبلش سعی کرده تا با یه رویکرد همدلانه، خودش رو به جای طبیعت قرار بده و صدای زمین رو به گوش ما برسونه. تکنیکهای بالاش مخصوصا تو رجسیترهای عجیب و غریب، دیگه بر کسی پوشیده نیست با این حال توی این آلبومش وزن تقریبا برابری به سازها و وکال داده. کارهای مردیت همیشه خاص و یکتا بوده و این آلبومش قدرت بیانگری، قصهگویی و تصویرسازی موسیقی رو به خوبی نشون میده قدرتی که مستقل از وجود کلام در موسیقیه.
#25
Exploded View
Exploded View
سبک : پستپانک، ایندی الکترونیک
محصول مشترکی از آلمان، انگلیس و مکزیک! [tooltip text=”آنیکا” gravity=”s”]Anika[/tooltip] خواننده و موزیسین برلینی که پیش از این سابقه خوندن چند تا آلبوم پاپ رو داشته این بار با سه تا موزیسین دیگه (از بریستول و مکزیکوسیتی) همگروه میشه تا موزیکهای مورد علاقهاش رو پیگیری کنه. این آلبوم اول از این پروژه است که امسال منتشر شد. به لحاظ سبکی اگه بخوایم بگیم ترکیبی از کراتراکِ Faust و پستپانک Sonic Youth که روتوش خورده و مینیمالتر، گروویتر و پاپتر شده. در عین حال کمی فضای نویزی و Lo-Fi گروههای گاراژی و نویز راک رو هم داره. در همه آهنگهای آلبوم خلاقیتهای متعدد و متنوعی به کار رفته. شنیدنش مخصوصاً موقع رانندگی یا آخر شبا وقتی که تنهائید و در عین حال به انرژی نیاز دارید و نه خوابیدن توصیه میشه. (البته خارج از این موقعیتها هم میتونید به آلبوم گوش بدین و لذت ببرین)
#24
In Movement
Jack DeJohnette
سبک : جز
همیشه مهمه خودت رو با کسایی همراه کنی که انرژی تازهای بهت میدن. اینو آقای [tooltip text=”جک دیژانت” gravity=”s”]Jack DeJohnette[/tooltip] میگه. درامری که در جوانی برای جان کولترین میزده و سابقه همکاری با کسایی مثل مایلز دیویس و کیت جَرِت رو هم داره. اون این بار راوی کولترین (پسر جان) ساکسفون نواز و مَت گریسون (فرزند جیمی گریسون بیسیست کولترین) رو با خودش همراه کرده تا همگام با جریان و حرکت جاری در زندگی و طبیعت آلبومی رو ارائه کنن. توی این آلبوم سه قطعه تفسیری از استانداردها رو میشنویم : Alabama از جان کولترین، Blue in Green از مایلز دیویس و Serpentine Fire از گروه Earth, Wind and Fire. در عین حال کارهای اورجینال خیلی خوبی هم شنیده میشه. این آلبوم به وسیله ECM ارائه شده که شاید اون رو بیشتر با جزهای معاصر اروپایی یا کارهای مینیمالیسیتی و تجربی بشناسیم. اما In Movement کمی با این دست از کارها زاویه داره و از دل همون مدرنجز نیویورکی میاد. یار قدیمی کولترین در کنار فرزندان خَلَفش (راوی و مت) اثر درخوری رو ارائه دادن : یه جز خیلی تر و تمیز.
#23
Centres
Ian William Craig
سبک : امبینت تجربی، موسیقی برای نوار ضبط شده!
یان ویلیام کریگ کانادایی آهنگسازیه که بیشتر به ساختههاش برای ریلها (نوارهای مغناطیسی) میشناسنش. ایشون هم یه ویژوال آرتیست و هم یه خواننده تعلیمدیده اپرا! امسال اما آلبومی رو با لیبل [tooltip text=”FatCat” gravity=”s”]از ناشرهای مطرح در نئو کلاسیک که هنرمندایی مثل ماکس ریشتر، یوهان یوهانسون، اولافر آرنالدز و … رو به دنیا معرفی کرده.[/tooltip] منتشر کرد که یه تجربه شنیداری عمیق، زیبا و بینظیره. کریگ صدای خودش رو با کمک ریلماشینها دستکاری میکنه و توی این آلبوم البته وسیعی از سازها و صداها رو (ارگ هاموند، آکاردئون، گیتار و …) با یه بافت همگن و حلشده به کار برده. centres نه در استودیو که تو جاهای مختلف (از کلاس دانشگاه گرفته تا خونه خود کریگ) صدابرداری شده و بخش زیادی از reverb موجود در آهنگها طبیعیه. این آلبوم کریگ ما رو یاد کارهای ویلیام باسینسکی عزیز انداخت. هر چی بیشتر به این آلبوم گوش دادیم بیشتر از قبل غرق در آهنگهاش شدیم.
#22
Songs For Our Mothers
Fat White Family
سبکها : ایندی، گاراژ، پستپانک، نویز راک، Lo-Fi
سه سال پیش با آلبوم اولشون تونستن جلب توجه کنن اما امسال با این آلبوم حسابی ترکوندن! خب اینا یه گروه lo-fiن و پروداکشن آهنگها طوریه که انگار یه گروه شَلخته توی گاراژ خونهاش با یه ضبط صوت قدیمی کارهاشون رو ضبط کردن. ولی شاید به قول منتقد گاردین دنیای راک اند رول واقعاً به بمبی مثل اینا احتیاج داشت. گروه عجیب و غریبیان! از یه سمت شنگولی ایندی راک انگلیسی رو دارن و از سمت دیگه روح نهیلیسم پانک رو! و به سبک خیلی از گروههای پستپانک هم موزیکشون پر از صداهای دیسونانس و نویز و تا دلت بخواد فیدبکه. در کل آلبوم اذیتکنی است چون شاید نفهمی با چه جور آدمایی سر و کار داری ولی در نظر بگیرید که این دقیقاً همون چیزیه که خودشون میخوان! و هر چقدر هم که مازوخیست نباشید گاهی بد نیست اجازه بدید لااقل موزیک شما رو یه کم اذیت کنه 🙂
#21
Under Summer
Yndi Halda
سبک : پستراک
این گروه پستراک انگلیسی ده سال طول کشید تا بعد از آلبوم فوقالعادهشون Enjoy Eternal Bliss بالاخره چیزی رو به طرفداراشون برسونن. پستراک با استفاده از همون سازبندی و زبان موجود در راک، کلیشههای راک رو شکوند اما چند سالیه که خودش به یه جور کلیشه تبدیل شده! کار به جایی رسیده که دیگه نمیشه خیلی از آهنگها و گروهها رو از همدیگه تشخیص داد! این آلبوم از Yndi Halda اما داستان متفاوت و جالبی داره. اونا تقریباً از تمام کلیشههای موجود در پستراک استفاده کردهن ولی نوع ترکیببندی و مخصوصاً ساختار و فرم آهنگها طوریه که اصلاً با یه آلبوم پستراک کلیشهای (چیزی که این سالها زیاد شنیدیم) سر و کار نداریم. نمیدونم مقایسه دو اثر با اختلاف زمانی یه دهه، کار درستی یا نه ولی ناچاریم به این کار. وکال نسبت به آلبوم قبلی تغییر اساسی کرده و خیلی واضح و پر اعتماد به نفسه. آهنگها مثل روال قبلی مدت زمان زیادی دارن (چهار تا آهنگ با میانگین ۱۳ دقیقه). ویولن هنوزم یکی از سازهای شاخصه و نکته جالب حضور سازهایی مثل بانجو! و گیتار استیله که توی پستراک یه جور بدعت به حساب میاد. فرم شاید بارزترین نکته در کارهای این گروه انگلیسیه. هر آهنگ در سیکل خودش خیلی به جا و استادانه شکسته میشه یا تغییر میکنه. أهنگها گستره داینامیک پویا و وسیعی دارن و به لحاظ سرعت (تمپو) هم به همین ترتیب. در نهایت ده سال انتظار واقعاً ارزشش رو داشت و این انگلیسیهای دوستداشتنی دوباره ما رو به پستراک امیدوار کردن.
#20
Astronaut Meets Appleman
King Creosote
سبکها : ایندیفولک، فولکترونیکا
آقای کنی اندرسون، این اسکاتلندی دوستداشتنی و پر کار با آلبوم (شبه)کانسپت جوندارش، از جمله اون هنرمندایی بود که با یه دید تر و تازه و رو به جلو رفت به سراغ گذشته خودش. این آلبوم که توی یه جزیره دنج و آروم ضبط شده و حال و هوای فولک نمیچه اسکاتلندی اندرسون رو داره اما به قدر کافی چیزای تر و تازه و [tooltip text=”تجربههای نو” gravity=”s”]نسبت به کارای قبلی اندرسون[/tooltip] در خودش داره. اندرسون برای تولید این آلبوم از دوست خوبش جان هاپکینز کمک گرفته. کاور این آلبوم شاید خیلی خووب بتونه حال و هوای آلبوم رو نشون بده. این آلبوم یه جایی بین زمین و آسمون گیر کرده! هم تنش داره و هم هارمونی. هم تلخه و هم شیرین. هم متکی به سنتهای فولک و اتنیک اسکاتلنده و هم میاد یه جایی جدای از اونا قرار میگیره. اندرسون صرفا از متریالهای قدیمیاش استفاده نکرده بلکه سری هم زده به گذشته خودش و فانتزیهای دوران کودکیاش. معصومیت و شیرینی صدای خواهرزاده کوچیک و گوگولیش تو یکی از آهنگای آلبوم اشک از چشمای آدم در میاره. ما این آلبوم رو خیلی دوست داشتیم و حسابی به دلمون نشست. دمت گرم آقای اندرسون
#19
The New Breed
Jeff Parker
سبک : جز
نمیشه درباره جف پارکر نوشت و درباره Tortoise چیزی نگفت! گروهی که از اولین پستراکهای دنیا محسوب میشه و توی کارهای ابتداییشون عناصر جز حضور پر رنگی داشتن (تا قبل از آلبوم TNT). جالبه که حتا طرفدارای Tortoise و جف پارکر هم همیشه بین کارای سولوش و آلبومهای Tortoise قیاس به راه انداختن. ما اینجا همچین کاری نمیکنیم اما بعداً درباره جف و گروه دوستداشتنیاش خواهیم نوشت. جف گیتاریست قهاریه طوری که هم جملههای ملودیک و تکنیکی خوبی میزنه و هم ریفها و استرامزدن پتمتنیطورش حسابی کیف آدم رو کوک میکنه. البته توی این آلبوم نقش ملودیپردازی رو بیشتر جاش جانسون ساکسفونیست بر عهده گرفته و قاعدتاً ساکس شاخصتر از گیتار شده. ترکیب بیتهای الکترونیک در کنار بداههنوازیهای سازهای آکوستیکی و البته موتیفهای ریتمیک و ریفهای آقای پارکر یا به نوعی ترکیبی ساخته از چیزای قدیمی و جدید اما با نگاهی رو به جلو.
#18
Citizen of Glass
Agnes Obel
سبک: singer-songwriter
شهروند شیشهای سومین آلبوم آگنس اُبل، خواننده-ترانهنویس دانمارکیه که نسبت به دو آلبوم قبلیاش متفاوت بوده. این بار آگنس از پشت پیانو فاصله بیشتری گرفته و سازهای زهی هم نه ملودیهای شیرین و گرم که بیشتر یه فضای سینماتیک رو (با کمک سازهای الکترونیکی و پرکاشن) میسازن. نکته دیگه کانسپت بودن آلبومه. حریم خصوصی برای اهالی شمال اروپا اصولاً یه ارزش والا به حساب مییاد اما واقعیتهایی در دنیای امروز هست (مثل تکنولوژی) که داره روز به روز حریم خصوصی افراد رو کمرنگتر میکنه و اونطور که در علوم اجتماعی میگن کم کم داریم به [tooltip text=”شهروندهای شیشهای” gravity=”s”]کسی که حریم خصوصی نداره و ریز و درشت زندگیاش برای همه آشکاره[/tooltip] تبدیل میشیم. این موضوع در آلبوم جدید آگنس مورد توجه قرار گرفته. از نظر آگنس یه شهروند شیشهای بیشتر مثل یه شئ میمونه تا یه انسان و با ترانههاش به خوبی شکنندگی و شفافیت شهروندای شیشهای رو توصیف میکنه. فکر کردن به اینکه یه شهروند شیشهای باشی میتونه دردناک باشه. گوش دادن به شهروند شیشهای آگنس اما بهمون اجازه میده تا ضمن آگاه شدنمون از مسئله بتونیم از آسیبپذیر بودن خودمون به عنوان یه انسان لذت ببریم.
#17
Varmints
Anna Meredith
سبک : آرتپاپ
یک آلبوم اولی دیگه که همه رو غافلگیر کرد! آنا مردیت البته موزیسین با سابقهایه ولی در عرصه کلاسیک. توی کالج سلطنتی موسیقی درس خونده و سابقه همکاری با چند تا ارکستر مهم انگلیسی رو هم داشته. برای برنامههای زیادی از بیبیسی موسیقی ساخته. این بار اما رفته سراغ الکترونیک و دنس و آلبوم Varmints رو ارائه داده. عقبه و سبقه کلاسیک مردیت توی کارهاش کاملاً واضحه. بیشتر آهنگهای آلبوم [tooltip text=”سازی” gravity=”s”]instrumental یا همون چیزی که خیلیها به اشتباه! میگن بیکلام[/tooltip] هستن و در اونها سازهای بادی در کنار سکانسها و آرپژهای سینتیسایزر قرار گرفتن. نتیجه شده یه آلبوم تجربی ولی نه از اون جنس غیر قابل دریافت برای مخاطب عام (که برعکس) انگار موزیک یه بیگبند جز رو مینیمال کردی و در کنار یه موزیک الکترونیک و یه آنسامبل غیرمتعارف زهی قرار دادی! شاید جا داشت که رتبه بالاتری به این آلبوم میدادیم :))
#16
Will
Julianna Barwick
سبک : امبینت پاپ
«شما دائماً در موقعیتهای رو به تغییر زندگی، خودتون رو پیدا و از نو تعریف میکنید». این رو آهنگساز تجربی نیویورکی جولیانا بارویک گفته که توی چند سال اخیر حسابی سرش شلوغ بوده. از پیانو زدن برای یوکو اونو و فیلیپ گلس گرفته تا همکاری با The Flaming Lips در آلبومی که قراره ۲۰۱۷ بیاد. خانم بارویک ولی وسط این سر شلوغیها تونست سومین آلبومش رو منتشر کنه. صدای خیس و overdub شده و پر از reverbش متریال اصلی آلبوم رو شکل میده که با چند تا جمله پیانویی امبینتی و یه سری صداهای سینتیسایزر ترکیب شده و نتیجه شده آلبومی که نسبت به کارهای قبلی بارویک اونقدرا پیچیده و تجربی نیست اما واقعاً میتونه شما رو مثل یه روح نامرئی کنه و به پرواز در بیاره یا حتا هیپنوتیزم کنه!
#15
Wildflower
The Avalanches
سبکها : الکترونیک، هیپهاپ، پلاندرفونیک
باز هم یه [tooltip text=”پلادرفونیک” gravity=”s”]ساخت آهنگ تماما با استفاده از عناصر ضبط شده از آهنگهای دیگه. در امتداد موزیک کنرکت به وجود اومد و باعث شکلگیری مفهوم و فرهنگ ریمیکس شد[/tooltip] تمامعیار از این گروه استرالیایی و یه بازگشت شکوهمند برای آوالانشها. این یکی بهترینشونه و ساختش یه فرایند ۱۵ ساله رو طی کرده. این بار رفتن سراغ جریانهای ضدفرهنگ و خردهفرهنگهای هیپیوار و سایکدلیک دهه ۶۰ میلادی. بعداً درباره پلاندرفونیک و این آلبوم بیشتر مینویسیم اما فعلاً به نقل از یکی از اعضای بند داشته باشید : «این آلبوم مثل یه سفر (تریپ) میمونه از فضای سنگین و شلوع شهری به جایی خارج از این دنیا وقتی که روی الاسدی هستی» البته اگه روی الاسدی هم نباشد آلبوم کار خودش رو میکنه 😉
#14
Bon Iver
22, A milion
سبکها : آرت پاپ، فولکترونیکا
شوکآورترین آلبوم سال! سوابق تهیهکنندگی Justin Vernon و همکاریش با موزیسینهای مختلف به کنار، هیچکس انتظار همچین آلبومی از گروه نئوفولک Bon Iver رو نداشت! اونا به طور کامل از فضای ایندیفولک-راک سانتیمانتال قبلیشون فاصله گرفتن. این آلبوم نه فقط طرفدارای گروه رو ناراضی نکرد بلکه تونست کلی طرفدار جدید برای این گروه دست و پا کنه! یه آلبوم با کلی عناصر الکترونیک و تجربی و تا حدی کلاژطور با آهنگایی که درست مثل اسمای نِرْد پسندشون (مثلاً 22 (OVER S∞∞N)) عجیب و غریبان. ورنون هم درست مثل نیک کیو و تام یورک با یه بحران بزرگ در زندگیاش مواجه شد اما تونست تا به واسطه تجربه این بحران، یه آلبوم نوگرا رو ارائه بده و خلاقیتهای تحسینبرانگیز جدیدی رو به نمایش بگذاره.
#13
Sorrow A Reimagining Of Gorecki’s 3rd Symphony
Colin Stetson
سبکها : کلاسیک، مدرن کلاسیک
گورتسکی آهنگساز برجسته لهستانی در حوزه موسیقی کلاسیک مدرن بود که کارهای ابتداییش همگی در رده سریالیسم قرار داشتن اما از اواسط دهه ۷۰ میلادی به یه جور مینیمالیسم مذهبی گرایش پیدا کرد. بعدها با سمفونی شماره ۳ خودش (معروف به سمفونی آوازهای غمناک) از دنیای آتونال هم جدا شد و به تونالیته برگشت. کالین اتتسون، موزیسین آمریکایی که بیشتر توی سبک جز فعال بوده سراغ این کار پرفروش گورتسکی رفته و اون رو با زبون خودش «بازنمایی» کرده. در این سالها recompose یا rework از آثار کلاسیک جون تازهای به خودش گرفته. چند سال پیش ماکس ریشتر دوستداشتنی رفت به سراغ چهار فصل ویوالدی و امسال هم استتسون با بازنمایی خودش از گورتسکی ما رو میخکوب کرد. اصل اثر برای یه ارکستر ۴۴ نفره نوشته شده اما استتسون اون رو برای یه ارکستر ۱۲ نفری بازتنظیم کرده و البته استفاده از گیتار الکتریک این امکان رو داده تا جای خالی سازهای غایب هم به لحاظ تمبر صوتی و هم داینامیک پر شه. درواقع بیشترین تغییرات استتسون توی آوازهای غمناک گورتسکی، بیشتر از اینکه ساختاری باشه مربوط به رنگبندی و فضاسازی اثره ولی هنوزم یه بازسازی رادیکال به حساب میاد.
#12
Sky Of Earth
Delicate Features
سبکها : نیو ایج، نئوکلاسیک، امبینت
یه گروه دونفره قابل احترام از سنپترزبورگ روسیه که دو سال پیش آلبوم اولشون رو به طور مستقل ارائه دادن و امسال آلبوم دومشون رو به سبک خیلی از گروههای واقعاً مستقل این روزها، روی نوار کاست منتشر کردن. موسیقی مرموز و غمگین این گروه عناصری از سبکهای مختلف مثل نیو ایج، تریپ هاپ، ارگانمهای قرون وسطا، نغمههای فولک لاتویا و امبینت رو در خودش داره. خودشون میگن که «دنبال وضعیتی از هارمونی و پیوستگی با جهان هستی بودیم. در عین حال دوست داشتیم چیزی اثیری رو تجربه کنیم و امیدواریم که در انتقال این احساسات به شنونده موفق باشیم». به نظر ما که موفق بودن. این آلبوم رو در تنهایی خودتون گوش بدین و لحظههای از آرامش و تأمل رو تجربه کنید. مثل یه سفرنامه صوتی میمونه به یه دنیای اثیری.
#11
Wabi-Sabi
Cross Records
خانم Cross بعد از اینکه تحصیل هنر رو توی ایرلند تموم میکنه به شیکاگو بر میگرده و اونجا با یه تهیهکننده آشنا میشه. اونا یه مدت بعد با هم ازدواج میکنن و گروه Cross Records رو راه میندازن. امسال اولین آلبومشون رو ارائه دادن. اسم آلبوم تا حد زیادی برازنده محتوای آلبومه. وابی-سابی یه فلسفه ژاپنی که کامل نبودن و نقص داشتن رو ارزشمند و زیبا میدونه! موزیک کراس رکوردز هم با وجود اینکه جای کار همچنان داره اما آلبومی هم نیست که بشه به سادگی ازش گذشت. آهنگا پایه و مبنای فولکی دارن ولی بافت آلترناتیو و پستراکی اونا رو در بر گرفته و انواع و اقسام گلیچهای ریز و درشت هم رنگبندی تر و تازهای به کار داده. صدای وکال و نوع پروداکشن کار (میکس خیس و تمبرهای صوتی به کار رفته) یه فضای رویایی، آزاد و غیرشهری رو برای کراس رکوردز ساخته.
#10
Utopia Defeated
D.D Dumbo
سبکها : بلوز راک، آرتراک
این استرالیایی ساکن تگزاس آمریکا واقعاً یه قهرمان تنها است! کافیه تا اجراهای زندهاش رو ببینید که با یه گیتار الکتریک ۱۲ سیم و دو تا فلور در کنارش و با کمک لوپماشین چه کار که نمیکنه! موزیک اکتیو و پر انرژی دامبو رو میشه یه جور بلوز یا بلوز-راک نونوار دونست. البته ترانهها از اون قصهها و غصههای عاشقانه بلوز سنتی فاصله زیادی دارن. عنوان آلبوم شاید به خوبی فضای ترانههای بازتاب بده. دامبوی طرفدار حقوق حیوانات که حسابی نگران تغییرات اکولوژیک دنیا است، تصویرای سورئالی رو ترسیم میکنه و بدجوری از انسانیت عصبانیه ولی هنوز به طور کامل ناامید نشده. البته که هر اتوپیایی در نهایت محکوم به شکسته…
#9
Love Streams
Tim Hecker
سبک : تجربی، امبینت
واقعاً کمتری آهنگسازی میتونه اینطور مثل تیم هِکِر سطح بالایی از تجربه و زیبایی رو توأم با هم به ارمغان بیاره! این کانادایی تجربهگرای برجسته سنتشکنی کرد و از یه گروه کُر استفاده کرد. جالبه که پارتهای کرال رو یوهان یوهانسون ایسلندی نوشته و تنظیم کرده. تیم با گلیچ و ریمیکس و یه جور زیباییشناسی ترکیبی پاپ / هیپهاپ رفته سراغ کرالهای قرون وسطایی و فضایی عجیب، مدرن و آوانگارد پدید آورده (مخصوصاً قطعه Violet Monumental I). این آلبوم، هم در خود کارهای هکر و هم در پارادایم کلی موسیقی امبینت واقعاً جایگاه مخصوصی داره. از یه سمت در جاهایی هارشتر یا بلندتر از یه موزیک امبینت میشه و از سمت دیگه تا حد بسیار زیادی هم بار ملودیک داره. ملودیهای گرم و شیرینی که بعضاً در یه بافت چند لایهی کنترپوانی تا جایی پیش میرن که به کلاسترهای صوتی بدل میشن یا جنبههای ملودیکشون کمرنگ میشه. در مجموع فضای درونگرا و غریبی رو میسازن. سازهای بادی هم که توی این چند سال اخیر خیلی مورد توجه موزیسینهای الکترونیک قرار گرفتن. وقتش رسیده تا همونطور که از «مینیمالیسم مقدس» آرو پرت حرف میزنیم، «امبینت مقدس» تیم هکر رو در یابیم.
#8
Blood Bitch
Jenny Hval
سبک : آرتپاپ، آوانگارد، تجربی
کارهای این نویسنده، شاعر، فیلسوف و خواننده نروژی رو قطعاً باید بیشتر از اینها دنبال کرد. جنی مهارتهای نویسندگی و ذهن پرسشگر فیلسوفش رو به خوبی با تجربههای بیپرواش در دنیای اصوات همراه کرده و یه آلبوم کانسپت منحصر به فرد حول محور خونآشامها، قاعدگی و خون ارائه داده. خیلی نمیشه چیزی به اسم «ترانه» رو در این آلبوم دید بلکه بیشتر با یه جور متن فسلفی – روایی دراماتیک در یه بافت عجیب سر و کار داریم. نروژ مهد بلکمتاله و جنی هم از این جریان تأثیر گرفته هر چند که اون بیشتر یه بافت امبینت تاریک رو با همراهی یه وکال زمزمهوار و بیشتر پاپ رو در کارهاش وارد کرده و نتیجه شده یه آرتپاپ تأملبرانگیز. شخصاً این آلبوم رو یه جور کتاب صوتی آوانگارد فلسفی-روایی میدونم تا یه آلبوم موسیقی ولی هر چی هم که باشه شنیدنش یه تجربه خیلی خاص و بدیعه.
#7
The Ship
Brian Eno
سبک : تجربی
اینو هم مثل خیلی از موزیسنهای دیگه خودش رو به چالش کشید و آلبوم متفاوتی رو نسبت به روالهای چند سال اخیرش ارائه کرد. قبلاً درباره این آلبوم از برایان اینو مفصل نوشتیم. پس اینجا دیگه حرفی نمیزنیم 🙂
#6
A Moon Shaped Pool
Radiohead
سبک : آلترناتیو، پاپ به سبک ریدیوهد!
هیچوقت به اندازه این آلبوم «پاپ» نبودن ولی هنوزم ریدیوهدن! این آلبومشون رو میشه یه جور «بازگشت رو به جلو» دونست. اونا با کلی تجربه و پختگی این بار رفتن سراغ یه سری متریالهای قدیمی و استایلهایی که قبلاً تجربه کردن و حتی تنظیم جدیدی از [tooltip text=”دو تا آهنگ” gravity=”s”]یکی True Love Waits و Identikit که البته این آهنگها رو فقط در لایو میزدن و قبلا در آلبوم یا سنگلی منتشر نشده بوده[/tooltip] قدیمیشون رو ارائه دادن. این آلبوم نسبت به The King of Limbs پیچیدگیهای خیلی کمتری داره ولی هنوزم هر بار میری سراغش لایههای جدیدی رو پیدا میکنی. جدایی تام یورک از همسرش، سایه سنگینی روی ترانهها و فضای کلی آلبوم انداخته.
#5
Interventions
Horse Lords
سبک : تجربی
شاید حضور یه آلبوم به سبک «تجربی» بالای لیست تعجببرانگیز باشه. موسیقی Horse Lords به معنی واقعی کلمه «پیچیده» است ولی از اون جنس موزیکای خیلی انتزاعی و روشنفکرپسند نیست و میشه از شنیدنش حتا بدون فهمیدنش لذت برد! این گروه بالتیموری از [tooltip text=”سازبندی متعارف راک” gravity=”s”]گیتار الکتریک + بیس + درام[/tooltip] استفاده میکنن (در کنار ساکسفون) ولی موزیکشون رو به سختی میشه راک دونست. اونا به طرز کاملاً پویایی از عناصر ساختاری مثل پلیریتم عمودی، کنترپوان و … استفاده میکنن طوری که موزیکشون رو میشه مثل باد یا یه رود یا هر چیز گذرا و روان دیگهای در طبیعت تشبیه کرد. پیچیدگی در عین سادگی و سادگی در عین پیچیدگی! یه جور مینیمالیسم لامونته یانگی خیلی عجیب و غریب. انگار که به یه آنسامبل گامالان گیتار الکتریک و ساکسفون داده باشی. با توجه به استفاده از فواصل کوتاه، جملههای گیتار الکتریک یه جور حال و هوای شرقی دارن. نتیجه همه اینا شده آلبومی که برای سه گانه ذهن – روح – جسم خیلی مفیده! شنیدنش هم به ساخت ارتباطات جدید بین نرونهای مغزی کمک میکنه، هم یه تجربه شنیداری بسیار لذتبخش برای روحه و اون رو به پرواز در میاره و باور کنید یا نه با آهنگاشون میشه حسابی رقصید!
#4
Between Waves
The Album Leaf
سبکها : الکترونیک، پستراک
شش سال انتظار ارزشش رو داشت. پروژه شخصی آقای Jimmy LaValle یا همون The Album Leaf همیشه هم دلنشین بوده و هم تجربه شنیداری تر و تازهای با خودش داشته. توی این آلبوم آخر جیمی از اون فضای پستراک و اتمسفری با وکالهای حلشده فاصله زیادی گرفته (بر عکس آلبوم قبلی کاملاً میشه فهمید جیمی داره چی میخونه) و بیشتر سمت IDM و البته کراتراک رفته. آلبومای قبلی تماماً توسط جیمی نوشته و ضبط میشد اما این بار به دوستای نوازندهاش اعتماد کرده و اونا رو توی ساخت و تنظیم کارها دخیل کرده. ویژگی اصلی این آلبوم کنار هم قرار گرفتن چیزای ظاهراً متضاده مثلاً هم الگوهای ریتمیک با صداهای مصنوعی درام ماشین رو داریم و هم ضد الگوهایی که درام آکوستیک میزنه. در مجموع آلبوم گرم و البته کمی تلخ و شیرینه که میتونه هم برای طرفدارای الکترونیک و هم طرفدارای راک (و پستراک) جالب توجه باشه.
#3
Ears
Kaitlyn Aurelia Smith
سبک : الکترونیک، تجربی، آرتپاپ
بیانیه رسمی ورود سینتیسایزرهای ماژولار به دنیای پاپ! خانم اسمیت، آهنگساز و یکی از همون خورههای صدا است که با سینتیسایزرهای پیچیده Buchla دست به تجربههای زیادی میزده. امسال آلبوم فوقالعادهای داد که به معنی واقعی کلمه مرزهای دنیای آرت و پاپ رو در هم محو کرد. تصور کنید که آهنگسازی مثل تری رایلی یهو هوس کنه که آلبوم پاپ بسازه! سکانسها، آرپژها و کنترپوانِ دیوانهوار، در کنار صدای متین و آروم کاتلین؛ همنوازی سازهای بادی مثل فلوت، کلارینت باس و ساکسفون آلتو و تنور با صداهای ارگانیکشون در کنار صداهای تصنعی اما گرم یه دوجین سینت ماژولار یه ترکیب واقعاً محصور کننده رو به وجود آورده. جالبه که کاتلین از دل این همه آرپژ و سکانس تونسته یه فرم روایی و قصهگو رو به آهنگهاش بده. این آلبوم شما رو از خودتون و دنیای روزمره جدا میکنه و خدا میدونه که به کجاها که نمیبره!
#2
Blackstar
David Bowie
سبکها : آرتراک، جز
«من یه ستاره پاپ نیستم… من یه ستاره سیاهم». و این ستاره سیاه امسال فقط چند روز بعد از ارائه آخرین شاهکارش از پیشمون رفت. بویی رو باید نماد چرخه زایش و مرگ در دنیای موسیقی بدونیم. اون بارها و بارها خودش رو کشت و دوباره با هویتی جدید متولد شد. در طول دوران کاریش سبکهای مختلفی رو تجربه کرده. از باروک پاپ گرفته تا کرات راک، از الکترونیک تا آلترناتیو و از گلم راک تا جز. بله آلبوم آخر این مرد دوستداشتنی با کمک کسایی مثل Donny McCaslin و چند تا جزیست دیگه ساخته شد و در اون از سازبندی گرفته تا فرم، از عناصر جز استفاده شده هر چند که در مجموع این آلبوم در رده همون آرتراک قرار میگیره. البته جالبه بدونید بنا به گفته تونی ویسکونتی تهیهکننده آلبوم، بویی سراسر فرایند ضبط آلبوم به موزیک هیپهاپ گوش میداده و میخواسته که توی این کار از راکاند رول تماماً فاصله بگیره! مثل همیشه بویی همه رو سوپرایز کرد و آلبوم کاملاً متفاوتی رو نسبت به ساختههای قبلیاش ارائه داد. دلمون برات تنگ میشه ستاره سیاه…
#1
Skeleton Tree
Nick Cave and The Bad Seed
سبکها : آلترناتیو، الکترونیکا، آرتراک
یه آلبوم جانانه از نیک کیو و رفقاش. نیک کیو طی این سالها بیشتر با Warren Ellis تجربیاتی در ساخت موسیقی فیلم داشته. این بار به همراهی رفقای قدیمیش و به تهیهکنندگی الیس، آلبوم متفاوتی رو ارائه کرد. آلبومی با فضاسازیهای امبینتی و پر از لوپ و تکرار در یه بافت آلترناتیو راک که عناصر تجربی و آوانگارد هم در اون به چشم میاد. مرگ پسر شونزده سالهاش سایه سنگینی روی آلبوم انداخته همونطور که توی آهنگ Anthrocene میگه «همه چیزایی که دوست داریم رو از دست میدیم». نوع خوانش (وکال) نیک کیو نسبت به خیلی از کارای قبلیاش کمتر گفتاری شده و احساسات بیشتری رو حمل میکنه. نیک کیو همیشه قصهگوی خوبی بوده اما توی این آلبوم از کمی از قضهگفتن فاصله گرفته و بیشتر مرثیهای در وصف وضعیت ذهنی و موقعیت زندگیاش سر داده. مستندی از فرایند ساخت این آلبوم هم ارائه شد که بسیار دیدنیه. به هر حال کیو تونست از دل دردناکترین تجربه زندگیاش یه شاهکار رو بیرون بکشه.
دیگر آلبومهای شنیدنی سال ۲۰۱۶ :
James Blake – The Colour in Anything
Liima – ii
Daniel Bachman – Daniel Bachman
White Lung – Paradise
Bonjour – Bonjour
Parquet Courts – Human Performance
Ital Tek – Hollowed
Çaykh – VISC02
Nicolas Jaar – Sirens
Yves Tumor – Serpent Music
Savages – Adore Life
Niechęć – Niechęć