عدم کشش و تمایل به نهاد قدرت، همواره عنصری کم پیدا و مهم در بین هنرمندان در تاریخ هنر بوده است. عنصری که تمایلات و تفکرات افراد را جداگانه، آن گونه که در وجود افکار خود اشخاص پنهان بوده است را هویدا می کند. البته منظور از نهاد قدرت، تنها نهاد سیاسی قدرت نیست. آن چنان که از تعریف میشل فوکو بر می آید، سیل تمایلات عده ای کلان در جوامع هنری، قدرت را برای آن ها به همراه خواهد داشت و دیگران را به پیروی از خود کشانده و خواهد کشاند. این که یک نوع از ساخت اثر از سوی عده ای هنرمند برجسته در یک رسانه ی هنری، همراهان و کپی برداران فراوانی را به همراه بیاورد، همیشه تبعاتی از جمله افت کیفیت آثار اولیه و ثانویه را به همراه داشته است.
در تاریخ هنر موسیقی ایران زمین اما، هستند افرادی که دل به سیل خروشان هم نسلان و پیشینیان خود نسپرده اند و آثاری در جهت بروز افکار خود و مهم تر از آن، در جهت برون دادی از جامعه ی معاصر خود، ساخته اند. ای بسا همواره هنرمندانی که به خط مسیر حرکت خود پایبند بوده اند و آنچنان اسیر نهاد قدرت نشده اند لذت تنهایی و جدا افتادگی را به جان خریده اند. مگر نه اینکه آثار ماندگار و ارزشمند هنری، هر کدام از تنهایی و خلوتی زاده شده اند؟
مسعود شناسا در این بین، استادی پیشگام و نوزا در شیوه ی نوازش سنتور هستند. پیشگامی و نوزایی، نه تنها در این عرصه، بلکه به صورت مشخص تر، در دیگر عرصه های موسیقی ایرانی، ایشان را در کسوت هنرمندی قرار داده است، که به درونیات خود، بیش از تمایلات مخاطبان اهمیت داده و هوشمند آشنایان موسیقی ایرانی را در قطعات و تصانیفی که ساخته اند، همگام و همراه خود کرده اند. جدای از شیوه ی سنتوری نوازی، چگونگی ساختار تصانیف در آثار ایشان و به کارگیری متن کلامی در خدمت متن موسیقایی، بر خلاف بسیاری از کارهای دیگر اساتید، نشان دهنده ی شجاعت ایشان در عمل تجربه کردن، در طول ساخت یک اثر است. همان گونه که در کارهای قبلی استاد شناسا، تجارب جدیدی مخاطب را درگیر اتفاقات موسیقایی و موسیقای-کلامی موجود در آثار میکند، حال این خرسندی نصیب ما شده، تا با جدیدترین آثار ایشان، که بر آمده از سالیان دراز تمرکز و تحقیق در زمینه ی موسیقی دستگاهی می باشد را از نزدیک ببینیم و به بحث در مورد نگرش خاص ایشان به این عرصه ی پربار بنشینیم. البته که این همه سال تحقیق ایشان، توفیقی اجباری بوده، که در اثر عدم توجه همگان به چنین استادی، نصیب ایشان شده است. عدم توجهی که بخش قابلی توجهی از آن، بر گردن تحلیل گران موسیقی ایرانی است، که در این سالها توجهات و جستجوهای خود را در آثار ایشان، در جهت بهتر شناخته شدن این عزیز، به جامعه ی هنری کشور، در اختیار عموم نگذاشته اند. اگرچه نام آوری در فضایی که مخاطب عام تشنه ی فریفته شدن در آثاری سطحی و ابتدایی است، پدیده ای مورد پسند نیست، اما نامدار ماندن در درازای تاریخ، اهمیت وجود ایشان در تاریخچه ی موسیقی ایران را به اندیشمندان ثابت خواهد کرد. نامدار ماندنی که ناشی از دانش ایشان، نه تنها در موسیقی این مرز، که نشأت گرفته از سالیان متمادی مطالعات ایشان، در موسیقی جهان و حتی در ادبیات و دیگر شاخصه های تاریخ اندیشه می باشد.
علی ابراهیمی
[button color=”red” size=”small” link=”http://www.irantic.com/” icon=”” target=”false”]خرید بلیت[/button]