نگاهی به آلبوم The Ship از برایان اینو (۲۰۱۶)
نام برایان اینو (Brian Eno) با سبک امبینت پیوند خورده است. وی با موسیقی، چیدمان، مقالات و سخنرانیهای پر تعدادش، از پبشگامان و مؤلفان شاخص امبینت به شمار میرود. با این حال تقلیل برایان اینو به امبینت اشتباه بزرگی است. او علاوه بر سبک امبینت، از پیشگامان موسیقی زایشی (generative music) نیز به شمار میآید. در مقام یک تهیهکننده، سابقه همکاری با بزرگانی چون U2 ،Devo، Talking Heads، دیوید بویی، Coldplay و یک دوجین گروه دیگر را دارد. از تکنو گرفته تا پانک، تقریباً هیچ سبکی در موسیقی پاپیولار نیست که برایان اینو دستی بر آن نکشیده و تأثیری نگذاشته باشد. او به عنوان یک ویژوال آرتیست تاکنون تجربههای زیادی در برگزاری پرفورمنسها و چیدمانهای چندرسانهای و صوتی-بصری داشته که داستان آلبوم The Ship هم از همینجا آب میخورد.
دو قطعه از چهار قطعه این آهنگ در اصل موسیقی زمینه یک چیدمان صوتی سهبعدی است که اینو برای یک نمایشگاه نقاشی در استکهلم طراحی و اجرا کرده. بالطبع دریافت «فضا» و «مکان» دغدغه اصلی اینو در این آلبوم است. آلبومی که در مجموعه کارهای اینو، اثری است شاخص چرا که جنبههای مختلفی از شخصیت هنری این موزیسین انگلیسی را نمایان میسازد.
شاید جالبترین نکته در آلبوم The Ship به ویژه برای طرفداران برایان اینو ، شنیدن صدای این هنرمند باشد. به غیر از قطعه کوتاه The Hour is Thin با گفتار صداپیشه برجسته انگلیسی (پیتر سرافینویچ)، در سه قطعه دیگر، خود اینو میخواند. او اما با خواندن در گام و رنج پایین (بم) از صدایش، خود را به چالش کشیده. این آلبوم با حضور یاران چند سال اخیرش، یعنی [tooltip text=”جان هاپکینز” gravity=”nw”]Jon Hopkins[/tooltip] جوان، [tooltip text=”پیتر شیلورز” gravity=”nw”]Peter Chilvers[/tooltip] تهیهکننده و [tooltip text=”لئو آبراهامز” gravity=”s”]Leo Abrahams[/tooltip] گیتاریست بسته شده است.
گوش دادن به آلبوم The Ship مانند سفری است به بیکرانگی و آرامش درون، در دنیای پرهیاهو و پرسر و صدای معاصرمان. هر چند که اینو در ترانههای این آلبوم کم از استعارهها و کنایههای سیاسی استفاده نکرده است. سفر با قطعهای همنام آلبوم آغاز میشود. موسیقی امبینت به درون پسزمینه میخزد و در محیط حل میشود و مخاطب را (لااقل به طور فعالانه) درگیر نمیکند. این آهنگ اما محیط را در خود حل میکند و با قراردادن مخاطب در یک خلاء و بیوزنی، شنونده را از دنیای پیرامونش جدا کرده و فعالانه وارد خلسهای آرامشبخش میسازد. صدای بم و زمزمهوار اینو که بیشتر مانند مانترا خواندن است در ترکیب با فضای شرقآسیایی غالب در آهنگ، تداعیگر نوعی موسیقی ذن است. این قطعه برای چیدمان استکهلم ساخته شده پس شاید اینو میخواسته با خالیکردن ذهن مخاطب، بودن در حال و حضوری کنشگر در فضای گالری را تقویت کند. با این حال رگههای از جریان اجتماعی و موسیقایی تاثیرگذار بر اینو یعنی [tooltip text=”Krautrock” gravity=”e”]یک جریان هنری در صحنه موسیقی پاپ و تجربی آلمان که در نیمه دوم دهه ۶۰ میلادی شکل گرفت. Kraut در اصل اصطلاح تحقیرآمیزی بود که انگلیسیها به آلمانها میگفتند. موسیقی این جریان آمیزهای است از سبکها و استایلهای گوناگون و البته بسیار متفاوت از معاصران آمریکایی و انگلیسیشان.[/tooltip] آلمانی و به ویژه گروه Amon Düül II به چشم میآید.
اما این سفر که شروعی آرامشبخش داشت با آهنگی پر قدرت و پرصلابت از سری Fickle Sun (قسمت نخست) ادامه مییابد. اینجا نه خبری از آن صداهای آرامشبخش است و نه آن خلسه. گیتار الکتریک دیستورت شده و سازهای بادی که فورته مینوازند همراه با بیسلاین کوبنده و برجسته، مخاطب را حسابی درگیر خود میکنند هر چند که اینو همچنان در همان رنج صدای بماش میخواند. در میانهی این آهنگ ۱۸ دقیقهای اما استاد بلامنازع امبینت، به اصل خود باز میگردد…
در قطعه کوتاه بعدی (قسمت سوم از سری Fickle Sun) اینوی generative را ملاقات میکنیم. متن آهنگ، با کمک الگوریتمهای زنجیره مارکوف ساخته شده و در اصل ترکیبی تصادفی است از کلمات به کار رفته در [tooltip text=”سرودهای سربازان” gravity=”s”]این کلمات با کمک نرمافزاری که خود اینو نوشته از صفحههای قدیمی مربوط به جنگ جهانی استخراج شدهاند.[/tooltip] جنگ جهانی اول ، [tooltip text=”جملات” gravity=”s”] نوشتههای که برای انصراف از دریافت خبرنامه یا اعلام اتوماتیکبودن ایمیل و درخواست عدم پاسخ به آن و مواردی از این دست مطرح میشوند.[/tooltip] انتهای ایمیلهای تجاری ، کتابی درباره حملات بلیتس و توصیفات برخی از بازماندگان حادثه تایتانیک که در قایقهای نجات، غرقشدن این کشتی را به نظاره نشستند. این جملات هر چند که ساخته ماشیناند اما در کنار نریشن پیتر سرافینویچ و پیانو امبینت زیبای اینو، تجربهای انسانی را برای مخاطب رقم میزنند.
پس از این مکس کوتاه، اینو به سراغ اسطورههای تکرارنشدنی آرتراک یعنی The Velvet Underground میرود. گروه راک مورد علاقهاش که البته سابقه چندین همکاری با عضو برجسته گروه یعنی [tooltip text=”جان کیل” gravity=”s”]John Cale[/tooltip] را داشته. او در مصاحبهای درباره تأثیر گروه بر خود میگوید:
[box type=”shadow” align=”alignright” class=”” width=””]اونا احتمالاً مهمترین گروه برای من هستن… اولین بار که شنیدمشون با این موضوع دست و پنجه نرم میکردم که یه ویژوال آرتیست بشم (چیزی که درسش رو خوندم) یا یه موزیسین و اصلاً چطور موزیکی بسازم؟ موزیک تجربی یا پاپ؟ خب من همه اینا رو با هم میخواستم اما نمیدونستم چطور، تا این که اولین آلبومشون رو شنیدم…[/box]
در اینجا با کاوری از آهنگ I’m Set Free به عنوان پله آخر سفر رو به رو میشویم. جالب اینجا است که این قطعه در حدود پانزده سال پیش ضبط شده اما اینو جای مناسبی برای انتشارش نیافته بود. موسیقی ولوتها عمدتاً پرتنش و اگرسیو است اما نسخه اینو متین، سرخوش و سرشار از آرامش است.
آلبوم آخر اینو که در آستانه هفتادسالگیاش ارائه شد توانسته نظر مثبت منتقدین و البته طرفدارانش را به دست آورد. شاید سفر با کشتی برایان اینو، برای ما انسانهای معاصر که آرامش را از یاد بردهایم تجربه مسرتبخشی باشد البته اگر بتوانیم در این غوغا و انبوه سر و صدا، خلوتی را برای خود دست و پا کنیم…