اتفاقی نادر است که یک پیانوی گرند در وسط آب های قطب شمال غوطه ور و آهنگ سازی برجسته مشغول نواختن آن باشد. لودویکو اناودی بزرگ این رخداد را رقم زده و در میان یخ های در حال ذوب مرثیه ای نواخته تا شاید تلنگری باشد.
این اجرا که اخیرا توسط لودویکو اناودی انجام شده، قسمتی از کمپین صلح سبز (Greenpeace) می باشد که با هدف جلب توجه رهبران کشورهای شرکت کننده در کمیسیون OSPAR به مسئله ذوب یخ های قطبی صورت گرفته است. کمسیون اُسپار از پانزده کشور اروپایی تشکیل شده تا محیط زیست آب های آتلانتیک شمالی و قطب شمال را محافظت کنند.
اناودی در توصیف این اتفاق اعلام کرده که تجربهای بزرگ و شگفتانگیز بوده و ذکر نموده که خلوص و شکنندگی این منطقه را با چشمان خود دیده ام و تجربه خودم را بر روی بهترین استیج ممکن به وسیله قطعهای موسیقیایی، توصیف نموده ام. از نظر او درک ارزش محیط زیست ازجمله یخ های قطبی نکته بسیار مهمی است.
پیش از این در اورسی ویدیویی از اناودی، آهنگ ساز و نوازنده ایتالیایی پیانو ارسال شده بود. این ویدیو به آخرین آلبوم او به نام پروژه تارانتا که بر پایه یک مراسم آیینی به همین نام است ، ارتباط پیدا میکرد. حال و هوای این آلبوم ترکیبی ست از موسیقی فولک ایتالیایی و بومی آفریقای شمالی و نغمه هایی از ترکیه.
[button color=”red” size=”small” link=”https://owrsi.com/%D9%84%D9%88%D8%AF%D9%88%DB%8C%DA%A9%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%AF%DB%8C/” icon=”” target=”true”]دیدن ویدیو تارانتا[/button]
[author title=”Ludovico Einaudi – Elegy For The Arctic” image=”http://”]لودویکو اناودی زاده ایتالیا ( 1955 ) پیانیست و آهنگ سازی ست که به صورت آکادمیک کار خود را در سبکِ کلاسیک آغاز نمود و در ادامه در ژانرهایی از جمله پاپ، راک، موسیقی جهان و فولک راه خود را ادامه داد. از آشناترین نواهایی که این هنرمند خلق کرده می توان به موسیقی متن فیلم هایی مثل The Intouchables و I’m Still Here اشاره کرد. [/author]
[author title=”گزارش مجله سرناد از کنسرت لودویکو اناودی در تهران” image=”http://”]«موسیقیدان واقعی کسی است که میتواند با سکوتها موسیقی بسازد.» این را در یک شب بهاری یکی از دوستان قدیمی به من گفت و حالا، ما اینجا در تهران، شاهد اجرای آثار کسی بودیم که تمام قطعاتش را بدین گونه ساخته است. ازهرجهت که نگاه کنیم، کنسرت «لودوویکو اناودی»، پیانیست و آهنگساز ایتالیایی در کشورمان، اتفاقی بینظیر و ارزشمند محسوب میشود. کسی که به قول اکثریت منتقدان، آثارش در ژانر نمیگنجد؛ از موسیقی فیلمهای گوناگون تا باقی قطعاتِ «رها از فرم و سبک» و درعینحال سرشار از احساس او (از مدرن کلاسیک و مینیمال گرفته تا موسیقی امبینت و حتی موسیقی تجربی)، جوایز متعددی دریافت و توجهات بسیاری را به خود جلب کردهاند و این کوچکترین دست آورد اناودی است. من بزرگترین دستاورد اناودی را پنجشنبهشب (6 اردیبهشت)، در چشمهای دختری دیدم که در سالن وزارت کشور نشسته بود و برای نتهای پیانو و سکوتهای میان این نتها اشک میریخت. اما این تنها بخشی از اتفاقات بزرگ این اجرا بود. کیفیت صدا در جایجای سالن به حدی مطلوب بود که وقتی صدای پیانو قطع میشد، صدای بلز طوری در گوشهای مخاطبِ نشسته در طبقهی دوم شنیده میشد که انگار او در وسط سن ایستاده و فاصلهاش با نوازنده بهاندازهای است که با دراز کردن دست میتواند انگشتان او را روی کلیدهای پیانو و بلز نوازش کند. کیفیت اجرایی نوازندگان و صدای سالن با توجه به موسیقی اناودی که سرشار از جزئیات و تزئینهای بهجا است، به بهترین شکل ممکن خود را نشان داد و مخاطب را غرق در لحظه و شیفتگی بیحدوحصر این برنامه کرد. اما برای اکثریت کسانی که از این اجرا بهرهمند شدند نکتهای وجود دارد و آن این است که ارزش خود موسیقی و حضور چنین موسیقیدانی، کیفیت و امکانات صدایی محل اجرا را به حاشیه میبرد، این را میتوانید از تکتک کسانی که در این کنسرت حضور داشتند بپرسید. [/author]