هانس زیمر استاد مکاشفه
هانس زیمر کارش را از سنین جوانی شروع کرد و به خاطر ترکیب سازبندی جالب کارهایش، سریعاً مورد توجه قرار گرفت. هانس زیمر از پیشگامان تلفیق موسیقی الکترونیک و ارکسترال محسوب می شود و تبحر خاصی در کار کردن با سینتی سایزر(ساز موسیقی الکترونیک) دارد. زیمر برنده چهار جایزه گرمی، دو جایزه گلدن گلوب و یک جایزه اسکار است. نام او همچنین در فهرستی از نوابغ زنده جهان که روزنامه دیلی تلگراف آن را منتشر کرده است به چشم میخورد. او اولین بار برای فیلم Rian man ساخته ی Barry Levinson نامزد دریافت جایزه اسکار شد. بعد از این فیلم نام او به عنوان منبع الهام يک نسل از آهنگسازان فيلم، همواره در بالاي ليست حافظهي تلفن کارگردانان با استعدادي همچون کريستوفر نولان،ريدلي اسکات و استيو مککوئين قرار دارد. تنوع سبکي اين فيلمسازان گواهيست بر همه فن حريفي و توانايي مطلق هانس در خلاقيت و بازآفريني. مایکل لِوین که 8 سال زیر دست هانس زیمر کار کرده، مقاله ای درباره دلایل موفقیت او نوشته است. او می گوید: ((در فیلم ها فرآیندی به نام «مکاشفه» وجود دارد که در آن آهنگساز و کارگردان تصمیم می گیرند چه نوع موسیقی ای برای کجای فیلم مناسب است. هانس بهترین مکاشفه گری است که تا به حال دیده ام. او درک فوق العاده ای از این دارد که چه موسیقی ای برای کار جواب می دهد.))
در این پست اجرای زنده ارکسترال تِرک time ساخته ی هانس زیمر استفاده شده در سکانس پایانی فیلم inception ساخته ی کریستوفر نولان قابل مشاهده است.
هانس در مورد ساخت موسیقی این فیلم می گوید: ((کريس نولان ايدههای کاملا شفافی داشت و برايم در حکم يک همکار بود. ايدهی استفاده از قطعهی اديت پياف و کند کردن ريتمش و جداسازی آکوردهای آن، هر دو در فيلمنامه آمده بود. من هميشه Inception را بيشتر از اينکه فيلمی دربارهی روياها ببينم، فيلمی سفر زمانی ميديدم. پس از پخش فيلم بود که تماشاگران خيلي زياد روی روياها تمرکز کردند. اما براي من آن ايده خيلي بديهی به نظر ميرسيد. يادم ميآيد از کريس پرسيدم آيا تماشاگران اين ايده را دريافت ميکنند؟ تماشاگران متوجه اين تقسيمهای زمانی خواهند شد؟ اين کاری ست که ما در موسيقی هميشه انجام ميدهيم. ميدانيد؛ اين تمپويتان است. بيس درامتان که در حال نواختن يک تمپو است و سپس ما آن را دوباره و دوباره تقسيم ميکنيم. اين کاريی ست که موسيقی ميتواند به راحتي انجام دهد. اين طوری ست که موسيقی عمل ميکند، موسيقی همچون روياها عمل ميکند، موسيقی همچون سفر زمانی عمل می کند، موسيقی همچون آن لايههای معنايی عمل ميکند. چيزی که برای کريس به عنوان نويسنده و کارگردان پيچيده بود رساندن آن حس در خلال کلمات بود، حال آنکه آن حس در زبان موسيقايی طبيعت، ثانويه به شمار ميرود. بنابراين من هيچوقت اين فيلم را از نظر موسيقايی پيروزی بزرگی حساب نکردم. من فقط لذت و سرخوشي حاصل از روند کار را به ياد می آورم.))