لئونارد کوهن | Anthem – سرود

پاپیروس
پاپیروس
لئونارد کوهن آهنگ سرود Anthem

همان ناقوسی که صدا دارد را بزن / ایده‌های چنین و چنان را رها کن / ترکی هست، در هر چیزی ترکی هست / از همان‌جا نور راه می‌یابد

پرنده‌ها می‌خوانند / در وقت بامدادان / که دوباره آغاز کن / می‌گفتند / ساکن نمان در آن‌چه رفته / یا آن‌چه هنوز نیامده / جنگ‌ها را دوباره می‌جنگند / و کبوتر صلح دوباره اسیر می‌شود / می‌خرندش / می‌فروشندش / و باز می‌خرندش /کبوتر هرگز آزاد نیست

همان ناقوسی که صدا دارد را بزن / ایده‌های چنین و چنان را رها کن / تَرَکی هست، در هر چیزی ترکی هست / از همان‌جا نور راه می‌یابد

ما نشانه خواستیم / نشانه‌ها نازل شد / ولادت، خیانت دید / ازدواج بر باد رفت / بله / و بیوگی دولت‌ها / نشانه‌هایی برای همه

با این جمعیت بی‌قانون / دیگر نمی‌توانم ادامه دهم / وقتی که قاتلان بر فراز نشسته‌اند / و بلند بلند دعایشان را می‌خوانند / اما آن‌ها ابری پرصاعقه را فرا خوانده‌‌اند / و صدایم به ایشان خواهد رسید که می‌گویم

همان ناقوسی که صدا دارد را بزن / ایده‌های چنین و چنان را رها کن / هر چیزی ترکی دارد / از همان‌جا نور راه می‌یابد

می‌توان تکه‌ها را کنار هم گذاشت / اما همه را با هم هرگز نمی‌توان داشت / می‌توان آهنگ مارش را شروع کرد / طبلی در کار نیست / هر قلبی به عاشق شدن می‌رسد / اما همچون پناهنده‌ای

همان ناقوسی که صدا دارد را بزن / ایده‌های چنین و چنان را رها کن / ترکی هست، در هر چیزی ترکی هست / از همان‌جا نور راه می‌یابد

همان ناقوسی که صدا دارد را بزن / ایده‌های چنین و چنان را رها کن / ترکی هست، در هر چیزی ترکی هست / از همان‌جا نور راه می‌یابد

از همان‌جا نور راه می‌یابد / از همان‌جا نور راه می‌یابد

در ادامه بخوانید