ارکستر سارا خاکزاد | Sarah Chaksad Orchestra

بخواهیم یا نخواهیم بخشی از هویت ما ریشه در پدرمان دارد. حتا اگر او اهل سرزمینی در کیلومترها آنسوتر باشد. سارا خاکزاد (Sarah Chaksad) در «تبریز» به سراغ ریشههای مرتبط با پدر ایرانیتبارش رفته.
موزیک بیگبند بنا به دلایل عمدتا عملگرایانه، در چند دهه اخیر بین جزیستها چندان هوادار نداشته. هر چند روندی از توجه به بیگبند و ارائه بازتعریفی معاصر از این سبک کهنه در بین نسلهای جدیدتر در حال شکلگیری است. کریستین اسکات، ماریا فاوست، میهو هازاما و … این بار (شاید) سارا خاکزاد ، جزیست سوئیسی در دومین تجربه خود.

اعضای آنسامبل و نوازندگان مهمان با دقت و به خوبی انتخاب شدهاند. مثلاً حضور Hildegunn Øiseth با نواختن شاخ بز (برای نمونه قطعه Mehamn) کیفیتی بدوی، غریب اما آشنا به اثر بخشیده؛ و یا گیتارنوازی درخشان Wolfgang Muthspiel در قطعه «تبریز» لحظاتی گوشنواز خلق کرده.
جدای از این اما بهترین نکته در کار سارا خاکزاد (+) ، میانهروی به دور از محافظهکاری است. «تبریز» یک اثر میانفرهنگی است اما آن را جار نمیزند. از کلیشه «ملاقات شرق و غرب» به دور است. با انواع موتیفهای شرقی و ریتمهای آفریقایی و چه و چه دائماً مخاطب را بمباران نمیکند. همانقدر ایرانی است که احتمالاً مؤلفاش فارسی صحبت میکند و نه بیشتر. در تلاش برای صدادهی «معاصر»؛ به سوی انتزاعْ یورتمه نمیرود. بنابراین با یک موسیقی تماماً دور از دسترس ما مَردمانِ معاصر طرف نیستیم. با بیگبندِ کلاسیک زاویه دارد اما نه فاصلهای قهرآمیز مثل نوجوانی عصبانی و لجباز. بلکه فاصلهای منطقی مثل فردی که گذشته را ارج مینهد اما در لحظه حال زندگی میکند.