تووا ، کشوری پررمز و راز و غیرقابل دسترس در جنوب سیبری

شمیم
شمیم
تووا سرزمین غیرقابل دسترس در سیبری شمنیسم

جنوب سیبری، روی نوار مرزی مغولستان و در همسایگی آلتای، خاکاسیاو  بوریاتیا  و جایی در  شمال افغانستان، کشوری واقع است پررمز و راز، غیر‌قابل دسترس و دورافتاده، جمهوری تووا یکی از 21  جمهوری فدراسیون روسیه . سرزمینی در دل کوه‌ها و جنگل‌ها و نواحی استپ. حوضه‌ای که گرگ‌ها ، خرس‌ها و پلنگ‌های برفی قرن‌هاست ساکنین بومی و دیرینۀ آنجا هستند.

تووا ؛ تولدی دیگر – جاستین جین (2014)، گردآوری و ترجمه: شمیم شاه‌مردانی، ویراستار: ندا انوری

بیشتر مردم این جمهوری را مردم تووان تشکیل می‌دهند که ریشه‌های ترکی دارند.

فرم مذهبی رایج و محلی ساکنین تووا شمنیسم[1] است و بسیاری از مردم با وجود هجوم نوگرایی و تکنولوژی به اکثر نقاط جهان،  هنوز در یورت‌ها[2] (خانه‌های بومی عشایر ترک و آسیای میانه) روزگار می‌گذرانند. جامعه‌ای که رکن اصلی زندگی مردم  احترام ذاتی و ویژه‌ به طبیعت،  پدیده‌ها و محیط پیرامون است.

تاریخ پر فراز و نشیب این منطقه یعنی منطقۀ نانو اورینخای که تووا نیز بخشی از آن است، دولت‌مردان و حکم‌رانان بسیاری را در طول تاریخ به خود دیده‌است، از خانات ترک مغولستان شمالی یعنی اویغورها و قرقیزها، تا چنگیزخان مغول و در ادامه حکومت طولانی‌مدت منچوها (دودمان چینگ) از اوایل قرن هیجدهم تا اواسط قرن بیستم، به مدت قریب به یک قرن و نیم.

نفوذ روس‌ها از اواخر قرن نوزدهم با اقامت آن‌ها در این منطقه آغاز شد. در 17 آوریل 1914 با فرمان تزار نیکلای دوم این منطقه به صورت تحت الحمایۀ روسیه درآمد و تا آغاز جنگ جهانی دوم تووا چندین بار دیگر،  بین روسیه و چین دست‌به‌دست شد.

در سال 1944، تووا با فرمان استالین به اتحاد جماهیر شوروی پیوست.  و از آغاز صدور  این فرمان بود که استالین برنامۀ نوگرایی رادیکال و بی‌رحمانه‌ای  را در این کشور آغاز کرد، خط سیریلیک جایگزین خط لاتینی شد که زبان شناسان روس پیش از این برای زبان تووا طراحی کرده‌بودند. در کشوری که با داشتن سی‌ودو معبد بودائی یکی از مراکز اصلی این آیین به‌شمار می‌رفت، به دستور استالین تمامی این معابد تخریب شد و حذف فرهنگ بودایی و مغولی به‌شکلی نظام‌مند ادامه یافت.  بسیاری از لاماها[3] و شمن‌های آنیمیسم[4] (زنده‌انگار) تحت شدیدترین آزار و اذیت‌ها قرار‌گرفتند و با ‌وجود مقاومت مردم عشایر منطقه (قبیله‌ها)، کشاورزی در تووا به‌زودی اشتراکی شد و روند ساخت کارخانه‌ها به‌سرعت شروع شد و پیشرفت کرد.

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال 1994،  پس از بیست سال، بار دیگر الگوی زندگی عشایری در تووا جانی تازه گرفت و به‌مرور شمنیسم، بودیسم[5] و فرهنگ مغولی و بودایی در جامعه احیا شد.

اما تهدید بزرگ برای تووا، رواج دو پدیدۀ نوظهور در منطقه یعنی الکلیسم[6] (مصرف افراطی الکل) و بیکاری بوده و هست، 

 مشکلاتی  که  باعث ‌شده بسیاری از مردان تووانی در روستاها نه‌تنها به فکر کسب و کار و درآمد برای خانواده نباشند بلکه در طول روز دائم مست کنند، و رفتارهای خشونت‌آمیز و پرخاشگرانه‌ای در سطح جامعه از خود بروز دهند.

تووا سرزمینی با معدن‌های فراوان است؛ زغال سنگ، سنگ آهن، طلا و کبالت از جملۀ این معدن‌هاست. و به این ترتیب رونق صنعت استخراجِ معدن، امید به توسعۀ اقتصادی را در ‌دل مردم تووا زنده نگه‌ داشته‌است. اما شبیه همۀ کشورهای زیر سلطۀ پیشین شوروی، گسترش صنعت در سال‌های اخیر، آلودگی و شهرنشینی غیرطبیعی را با خود برای تووا به همراه آورده‌است.

در سال 2014، جاستین جین[7] ،از سوی اُکسفَم[8]، برای برپایی نمایشگاهی با عنوان «20 سال پس‌ از سقوط اتحاد جماهیر شوروی» مأمور انجام پروژه‌ای شد تا از تووا عکاسی کند و داستان این کشور و مردم آن را از دریچۀ نگاه خود روایت کند.


در ادامه بخوانید