مستند Wild Wild Country | تفسیر نتفلیکس از مکتبی که سبک زندگی آمریکایی را تهدید کرد

پاپیروس
پاپیروس
مستند wild wild counrty زندگی اشو راجنیش شری

فراز و نشیب‌های جامعه بدنام و ننگ راجنیش­‌‌‌پورام؛ کامل‌‌‌­تر از تمام آثار پیشین؛ در مستند شش قسمتی و جذاب چپمن و مکلین وی

Sam Wollaston | مترجم: papyrus

در ابتدای قسمت اول از مستند  Wild Wild Country(محصول نتفلیکس)، جان­‌سیلورتوث را می‌­بینیم که گذشته را به خاطر می‌آورد. سال 1981 که تمام این داستان‌­ها از آن­‌جا شروع شد. جان که اکنون پیرمردی پشمینه‌­پوش و متبسم است، در آن زمان شهردار آنتلوپ بود. شاید فکر کنید امر خطیری­‌ست. اما آنتلوپ، واقع در شهرستان واسکوی ایالت اورگون آمریکا، جمعیتی بالغ بر 40 نفر داشت. چه‌­بسا که اکثر آن‌­ها مدتی شهردار بوده­‌اند.

جان در مسیر خود به سمت اداره پست، ناگهان از جلوی مردی سردرآورد که وسط خیابان ایستاده بود. جان از کفش‌­های او دانست که اهل آمریکا نیست. مرد به جان گفت “آن­‌ها دارند می‌­آیند.”. و بله؛ آنها آمدند.

که آمد؟ باگوان­‌شری راجنیش، از هند. گوروی بزرگ، آموزگار معنوی و عارف. یا اینکه صاحب‌­مکتبی خطرناک، جانی و تروریست اعظم. دیگر بستگی داشت که شما کدام طرفی باشید. شاید هم فقط هیپی‌­ای با ریش دراز و جارویی که عاشق ماشین رولز رویس بود.

به دنبال راجنیش، هزاران مرید سربرآوردند. یکی از آن‌ها ما­آنند­شیلا بود. منشی شخصی راجنیش و نماینده و مغز متفکر غالب جریاناتی که در راجنیش­‌پورام می­‌گذشت. منطقه­‌ای که پیش از این، نامش بیگ­‌مادی­‌رنچ بود.


به دنبال رهبر…  باگوان‌­شری­‌راجنیش در نمایی از مستند. عکس از نتفلیکس

چه شده؟ بگو چه نشده. ماجرا فقط محدود به یک مشت هیپی سرخوش و مغزشسته نیست، که بازوهایشان را در هوا تکان می‌­دهند و هر وقت و هر جا که بشود با هر که دلشان را ببرد می‌­خوابند. و همسایه‌­هایشان هم، مردمان متشرع آنتلوپ، از پشت حصارها برایشان خط و نشان می­‌کشند و لعن و نفرین‌شان می­‌کنند. نه، داستان فراتر از این است.

دلت ترس و نفرت می­‌خواهد؟ هذیان و جنون؟ بفرما، حد اعلایش همین‌­جاست. به اضافه‌­ی قتل عمد، جنگ بیولوژیک، مسابقه تسلیحاتی، سلاح اتوماتیک، بمب، لیرجت، اف بی آی، گارد ملی، جاسوسی، دارو، بزرگ­‌ترین کلاه­‌برداری مهاجرتی تاریخ آمریکا، شنود مکالمات، شش­‌هزار مردم بی­‌خانمان، زرق و برق هالیوود، نایک، بدبینی مردم به قانون اساسی آمریکا. با نگاه دقیق‌­تر، نظایر این‌ها را حتی در وقایع نه‌­چندان دور هم پیدا می­‌کنیم. دست­‌کاری نتایج انتخابات، اقدام به مسموم کردن غذاها در شهری کوچک (مردم که می­‌دانستند کار چه کسی­‌ست اما مدرک جرمی نبود). و ماجرای انداختن سگ­‌های آبی در دستگاه مخلوط­‌کن را هم فراموش نکنید.

هرچقدر هم که ماجرای راجنیش­‌پورام را خوب بشناسید باز هم ندیده و نشنیده‌­اید که از این کامل­تر آن را روایت کرده­‌باشند. گنجینه‌­ای از مصاحبه­‌ها که برجسته­‌ترین‌شان مصاحبه با شیلاست. شیلا که به جرم قتل عمد و تجاوز در زندان بود اکنون آزاد شده و در سوییس زندگی می­‌کند و در آسایشگاهی در آنجا مشغول به کار است. من که هیچ دلم نمی‌­خواهد گذار کس­‌وکارم به آنجا بیفتد. مصاحبه­‌های دیگر با ساکنان آنتلوپ (من‌­جمله سیلورتوث)، مریدان راجنیش، وکیل­‌مدافعان طرفین، دادستان‌­های کل، سیاسیون و روزنامه‌­نگاران تحقیقی است.

مصاحبه­‌ها آمیخته شده با مجموعه‌­ای از تکه­‌فیلم­ها و عکس­‌ها از داخل و خارج راجنیش­‌ پورام و پوشش اخبار از سوی خبرخوان‌­هایی با مدل موی دهه 80 كه از ماجراي مكتب جنسي­‌اي كه سبك زندگی آمریکایی را تهدید کرده‌­است به هیجان آمده­‌اند. وقتی دیگر چیزی باقی نمانده که بتوان با آن اثر تصویری ساخت، به سراغ عکس­‌هایی می­روی که کمی به نقاشی‌­های دادگاه می‌­زند. غریب است اما بهتر از این است که از تکمیل کار عاجز بمانی.

روال مستند، تعادل و توازن زیبایی دارد. زیرا به ­نوبت بین دو اردوگاه جا­به­‌جا می‌­شود. بله مریدان راجنیش به شکلی خطرناک تحت فشار بودند اما سریعاً شهری آباد در وسط ناکجا آباد بنا کردند. از مراجع قانونی که پیگیر کار آنها بودند، بخاری بلند نشد و چه آن‌ها که به ماجرا مشکوک بودند و چه آن‌ها که خوشبین بودند، قوانین را تاب دادند طوری­که بتوانند راجنیشی­‌ها را خلاص کنند.

شاید فکر کنید شش قسمت بالای یک ساعته، زیاد است. اما خیلی هم زیاد نیست. راستش من هنوز سئوال دارم. مستند Wild Wild Country ، خیلی کم روی باورها و افکار راجنیش دست می­‌گذارد. هدف راجنیش بالا بردن آگاهی انسان‌­ها بود. تا هرکس بتواند به خودشناسی برسد و ماهیت واقعی خود را مشاهده کند. من که چندان به این چیزها اهمیت نمی­‌دهم. آن‌ها که سرشان درد می­‌کند برای این داستان‌­ها، می­‌توانند کتابی درموردش بنویسند. اما من دوست داشتم بیشتر بدانم، مثلاً درمورد نحوه زندگی بچه‌­ها در راجنیش پورام. یا در مورد مسائل مالی. این‌که ساخت فرودگاه و خریدن لیرجت­‌ها و آن همه رولز چقدر خرج برداشته‌­است، یا در مورد سایر شخصیت­‌ها مثل پوجا، پرستاری که سردسته­‌ی ماجرای مسمومیت غذایی بود، (و در مورد  انداختن سگ­های آبی در مخلوط‌­کن هم شاید).

با همه این حرف‌­‌ها، کشور وحشی وحشی شاهکاری مفصل و جذاب از برادران وی (مکلین و چپمن­) است. کار کردن این اثر برای مستندسازان غیرنتفلیکسی هم کار ترسناکی­‌ست. آنها با دیدن وسعت کار، بلندپروازی و بودجه­‌ی مستند  Wild Wild Country ، حال‌شان شبیه سیلورتوث و سایر ساکنان آنتلوپ می­‌شود که با دیدن فوج فوج آدم­‌هایی که با کفش­‌های مضحک‌شان خودنمایی می­‌کردند سر تکان می­‌دادند در اندیشه­‌ی اینکه این‌ها چه غلطی می­‌توانند بکنند.

در ادامه بخوانید