نمایش P2 – روایتی مدرن از افسانه ضحاک

ساغر
ساغر
نمایش p2 مرتضی میر منتظمی

داستان ضحاک و مارهای روی دوشش را دست كم یک بار به زبان ساده شنيده‌ايد. يكی از داستان‌های مشهور شاهنامه درباره‌‌ی ظلم پادشاهی كه به وسیله كوره‌ی آدم‌پزی‌اش مغز آدم‌ها را برای مارهای روی دوشش می‌پزد. پي – دو ، داستان طبقه‌ی دوم يك كشتارگاه است. ضحاک پادشاه قبلی را كشته، قصر و همه‌ی دارايی‌اش را تصاحب كرده و بر تخت پادشاهی نشسته است . دو دختر او را به اسارت گرفته و همراه با چند نفر ديگر درون طبقه‌ی دوم كشتارگاهی نگاه می‌دارد. كشتارگاهی كه قرار است نوبتی هر كدام از آدم‌های آن وارد كوره شده و پخته شوند تا مغزشان غذای مارهای دوش ضحاک شود. آدم‌های درون كشتارگاه اما داستان عجيب و پيچيده‌ای دارند. آنها در ظاهر دوست و در باطن دشمن هستند . خائن بودنشان را پنهان كرده‌اند . دشنمی عميقی با هم دارند و همين خيانت و دشمنی اجازه نمی‌دهد تا عليه ضحاک برخيزند. ضحاک هم كه از كابوس‌های شبانه و همچنين از سكوت اسيرانش در برابر ظلم او به ستوه آمده روزی تصميم می‌گيرد تا از يكی از دختران اسير بخواهد كابوسش را در بيداری بازی كنند و نمايشی او را بكشند .
اين داستان ظاهری و ساده نمایش p2 است. اما در واقع بحث ديگری در بستر اين نمایش جريان دارد. كشيدن داستان قدیمی و معروف شاهنامه در فضایی كاملا مدرن هدف ديگری جز داستان سرایی دارد. آدم‌هایی كه همگی لباس‌هایی شبيه هم و به رنگ زرد پوشيده اند ( كه نشانگر افسردگی و ياس آن‌هاست ) . پسری كه درون يک توربين دائما می‌دود تا برق توليد شود. دختری كه آرمان نجات در سر دارد . مردی كه با لباس مخالفت برای ضحاک كار می‌كند همگی بيان‌گر شخصيت‌های متفاوت هستند كه روی اين كره‌ی خاكی با آنها سر و كار داریم. نمايش از لحاظ طراحي صحنه بی‌نظير است. فضایی كه در آن ظلم حاكم است حتی با نورپردازی خاص آن القا می‌شود. بدون شک مرتضی مير منتظمی همه‌ی سعی‌اش را كرده است تا دينش را به شاهنامه و داستان بی‌نظيرِ آن ادا كند. نمایش p2 را بايد بارها ديد و ديد و ديد تا آن را بهتر درک كرد.

[button color=”red” size=”small” link=”https://www.filimo.com/m/neqLN/2″ icon=”” target=”false”]تماشای P2 بر روی وبسایت فیلیمو[/button]

در ادامه بخوانید