پزشک دهکده کافکا به همراه انیمیشنی اقتباسی

اکبر
اکبر
داستان پزشک دهکده کافکا فرانتس کافکا

پزشک دهکده کافکا داستانى است كه گويى در خيال و رويا اتفاق مى‌افتد.

[button color=”red” size=”small” link=”http://localhost/wordpress/wp-content/uploads/2016/08/Kafka-A-Country-Doctor.pdf” icon=”” target=”false”]دانلود داستان پزشک دهکده کافکا[/button]

نوعِ ادبيات و داستان‌نويسى “فرانتس كافكا” به صورتى است كه به سختى می‌شود تحليل جامعى در مورد نظريات او بيان كرد. بنابراين “كوجى يامامورا” كارگردان اثرِ پيش‌رو ريسك نمی‌كند و داستانِ “پزشك دهكده” را بدون دخل و تصرف و كوچكترين برداشت شخصى ، به صورتِ انيميشن، به تصوير می‌كشد و اثر او در رديف يكى از بهترين آثارِ اقتباسى قرار می‌گيرد . ” كوجى يامامورا” از اين آزمون سربلند عبور می‌كند و هنر خود را در انيميشن كردن جزء به جزء داستان به كار می‌گيرد به طورى كه بعد از مطالعه داستان و سپس ، ديدن اثرِ او متوجه دقت و ظرافت كار او می‌شويم .


 
ديالوگهايى منتخب از داستان ، كه گويى همه در رويا صورت گرفته است ؛
 
“آدم خودش هم نميداند در خانه اش چه چيزهايى دارد”
اشاره به قسمتهاى ناشناخته وجودمان يا ضميرناخودآگاه‌مان كه گاهى تا آخر عمر بر ما نمايان نمی‌شود.
“من هم ميخواهم بميرم ، آخر در اين زمستان بى انتها چه می‌كنم”
خرم دلِ آنكه زين جهان زود برفت
و آسوده كسى كه خود نيامد به جهان
خيام


“نسخه نوشتن كار آسانى است ، اما با مردم تفاهم پيدا كردن مشكل است”
نقدى بر جامعه انتقادگرى ( منفى ) كه كافكا در آن می‌زيسته است.


 
“اين بار روزا را هم بايد از دست بدهم … اين ديگر قربانى بزرگيست”
اشاره به قربانى كردن ، براى رسيدن به مطاع يا آگاهى جديد.


 
“تو را هم همين‌طورى به جايى پرت كرده‌اند ، با پاى خودت نيامده‌اى”
اى آمده از عالم روحانى تفت
حيران شده در پنج و چهارو شش و هفت
مى خور چو ندانى از كجا آمده اى
خوش باش ندانى به كجا خواهى رفت
خيام


به طور كلى در داستان پزشک دهکده کافکا علاقه اش به عرفان نمود پيدا كرده و در قسمت‌هايى نيز به لامكانى و لازمانى اشاراتى دارد ، سخن كوتاه كنيم و خوشحال باشيم كه يامامورا با ساختِ دقيق و بى كم و كاستِ اين انيميشن بر جذابيت‌هاى آن افزوده است .

در ادامه بخوانید